نوشته شده توسط : elena golchin

رنگ‌ها در زندگی انسان نقش بسیار پراهمیتی دارند. رنگ‌ها برای چشم انسان‌ها بسیار جذاب‌اند و بسیاری از انتخاب‌های ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند. یکی از مهم‌ترین اهداف کسب و کارها از طراحی وب‌سایت، جلب توجه مخاطبان به برند خود است. یک وب‌سایت می‌تواند با استفاده از ترکیب رنگ‌های جذاب و متناسب، چشم مخاطب را به نقاط خاص هدایت کند، در میزان کلیک کردن و افزایش نرخ تبدیل اثر بگذارند و در ذهن مخاطب برداشت‌های متفاوتی ایجاد کنند. طبق تحقیقات انجام شده از جنبه‌ی روانشناسی، بیش از 60% رفتار کاربران و میزان پذیرش آن‌ها در یک وب‌سایت متاثر از احساسی است که در اثر ترکیب رنگ‌ها در آنان ایجاد شده است. انتخاب رنگ‌های مناسب می‌تواند حس مثبتی را در کاربر ایجاد کند و علاوه بر فراهم کردن یک تجربه کاربری خوب، سبب افزایش مدت زمان حضور در سایت شود. این عامل می‌تواند در بهینه‌سازی موتورهای جستجو یا SEO موثر باشد. از طرفی هرچه یک کاربر مدت زمان بیش‌تری را به وب‌سایت شما اختصاص دهد، شما فرصت بیش‌تری برای ترغیب وی به انجام عمل مورد نظر با توجه به اهداف طراحی وب‌سایت خواهید داشت. در ادامه به برخی از موارد مهم که هنگام انتخاب رنگ وب‌سایت باید به آن توجه کنید، اشاره خواهیم کرد.

9 عامل مهم در انتخاب رنگ برای وب‌سایت

1. هماهنگی رنگ‌های وب‌سایت با نوع محصول یا خدمت

رنگ‌های به کار رفته در وب‌سایت به نوعی باید با نوع محصول یا خدمت شما هماهنگ باشند. برای مثال اگر زمینه‌ی فعالیت وب‌سایت شما در زمینه‌ی محصولات سبز است، انتخاب رنگ نارنجی و قرمز بسیار نامناسب است.

2.شناسایی پرسونای مخاطب

در انتخاب رنگ‌های یک وب‌سایت باید به مخاطبان هدف خود توجه کنید. برای مثال، زمانی که جوانان و نوجوانان را مخاطب قرار داده‌اید، نباید از رنگ‌های یکسانی در مقایسه با زمانی که بزرگسالان مخاطب شما هستند، استفاده کنید.

3. استفاده از رنگ لوگو یا رنگ سازمانی

در طراحی وب‌سایت بهتر است از رنگ استفاده شده در بسته‌بندی یک محصول، رنگ‌های به کار رفته در لوگو  یا رنگ سازمانی استفاده کرد. برای مثال رنگ‌های قرمز و زرد در مک دونالد، رنگ قرمز در کوکاکولا و رنگ آبی در پپسی، از مثال‌های رنگ‌های قالب هستند.

4. توجه به هویت برند

هویت برند شامل ویژگی‌هایی مانند لحن برند، پرسونای برند و ویژگی‌های بصری برند است. طراحی وب‌سایت و رنگ‌های به کار رفته در آن، از جمله عناصر بصری برند است. وب‌سایت باید به گونه‌ای طراحی شود که تداعی کننده‌ی شخصیت برند در ذهن مخاطب باشد و ذهن مخاطب را به فضاهای دیگر منحرف نکند.

5. هماهنگی رنگ پس‌زمینه با متن

رنگ پس‌زمینه تاثیر بسیاری در جلب توجه مخاطبان دارد. نکته مهم‌تر وجود کنتراست مناسب میان رنگ متن با پس‌زمینه است. در غیر این صورت خواندن متن‌ها سخت است یا چشم را آزار می‌دهد.

6. توجه به مفاهیم رنگ‌ها

از دیدگاه روانشناسی رنگ‌ها، هر رنگ باعث برانگیختن برخی احساسات در افراد می‌شود و مفهوم یا نماد خاصی را در ذهن آن‌ها تداعی می‌کند. از دیدگاه بازاریابی، این احساسات در تصمیم به خرید افراد نیز بسیار موثر هستند. برای مثال، رنگ سبز حس آرامش بیشتری را القا می‌کند و متناسب با ثروت و سلامت و شادابی است. رنگ سبز برای چشم انسان آرامش بخش است و آن را آزار نمی‌دهد.  قرمز رنگی پر انرژی است که حس فوریت و اضطرار را ایجاد می کند و ضربان قلب را افزایش می دهد. استفاده از رنگ قرمز در زمان کوتاه‌تری توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند. رنگ آبی، احساس اعتماد و امنیت را در مخاطب برمی‌انگیزد. غالباً در صنعت بانکداری، وب‌سایت‌های مرتبط با تکنولوژی و فروشگاههای بزرگ از این رنگ بسیار استفاده می‌شود. رنگ زرد حس جوانی و مثبت اندیشی را تحریک می‌کند اما استفاده‌ی بیش از حد آن در طراحی وب‌سایت ممکن است باعث آزار چشم شود. رنگ نارنجی نشان‌دهنده‌ی صمیمیت و خلاقیت است و در تحریک هیجانات مخاطبان نقش دارد. این رنگ می‌تواند برای وب‌سایت‌های مرتبط با مواد غذایی مناسب باشد. رنگ صورتی غالباً نماد زنانگی و معصومیت است و در وب‌سایت‌های مرتبط با بانوان بیش‌تر به چشم می‌خورد.

 

7. رعایت کردن تعادل و هارمونی

تمامی رنگ‌های استفاده شده در یک وب‌سایت باید با هم در تعادل باشند، در غیر این صورت حس متناقضی به مخاطب القا خواهد شد.

8. توجه به احساسات مخاطب

رنگ‌ها احساسات مختلفی را در مخاطب بر می‌انگیزند. به همین دلیل باید بدانید مایلید کدام احساسات مخاطب را برانگیخته کنید و از رنگ‌ها در جهت درست بهره ببرید. برای این منظور می‌توانید از تست A/B استفاده کنید  تا بتوانید مناسب‌ترین رنگ را برای تحقق اهداف خود بیابید.

9. توجه به مسائل فرهنگی

در برخی فرهنگ‌ها رنگ‌ها معانی متفاوتی دارند. اگر قصد طراحی یک سایت بین‌المللی را دارید، توجه به این نکته بسیار مهم است.

شما می‌توانید با همکاری تیم حرفه‌ای طراحی و توسعه وب‌سایت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان صاحب یک وب‌سایت حرفه‌ای شوید تا توجه مخاطبان بسیاری را در جهت تحقق اهداف خود جلب نمایید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 218
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 25 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های قبل در مورد مزایای برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ صحبت کرده‌ایم. تجربه نرخ ROI مثبت، تجربه کار با یک تیم حرفه‌ای، کاهش هزینه‌ها و ریسک‌ها و تمرکز روی هسته اصلی کسب‌وکارها، کاهش مسائل مربوط به کارمندان و پاسخ‌گویی به تقاضاها تعدادی از مزایایی است که برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ دارد؛ اما هیچ روشی در دنیای دیجیتال مارکتینگ وجود ندارد که صفر یا صد باشد. برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. در این بلاگ قصد داریم از زاویه دیگری به برون‌سپاری نگاه کنیم و معایب آن را شرح دهیم.

معایب برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ

کاهش کنترل

برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، قدرت کنترل شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و دقیقا یکی از دلایل کسب‌وکارها برای عدم استفاده از برون‌سپاری، کاهش کنترل است. کسب‌وکارها ترجیح می‌دهند تا روی همه امور اشراف داشته باشند و جزئیات عملیات‌ها را به دقت بررسی کنند. اگر فکر می‌کنید که توانایی، مهارت و زمان کافی را برای در دست گرفتن همه امور با همه جزئیات دارید، پس نیازی به برون سپاری نیست اما اگر غیر از این است پس زمان آن رسیده تا بخشی از کارها را به آژانسهای دیجیتال مارکتینگ بسپارید.

انتخاب اشتباه آژانس دیجیتال مارکتینگ

یکی دیگر از معایب برون‌سپاری برای کسب‌وکارها، انتخاب اشتباه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ است؛ چرا که امکان دارد اهداف ما با توانایی‌ها و مهارت‌های آژانس هم‌تراز نباشد. تجربه ناخوشایند کار با دیگر آژانس‌ها، برآورده نشدن انتظارات و تصمیم‌گیری‌های اشتباه از سمت آژانس‎‌ دیجیتال مارکتینگ از دیگر مواردی است که کسب‌وکارها را دچار تردید می‌کند؛ در نتیجه برای تصمیم‌گیری درست‌تر نیاز به تحقیقات دارید تا بهترین آژانس دیجیتال مارکتینگ را با توجه به سوابق کاری و متناسب با ماهیت کسب‌‎وکارتان و صنعتی که در آن فعالیت دارید، انتخاب کنید.

خدشه‌دار شدن تصویر و هویت برند

احتمالا میان کاری که خودتان انجام می‌دهید با کاری که آژانس‌های دیگر برای شما انجام می‌دهند تفاوت زیادی وجود دارد. یکی از دلایل این تفاوت عدم مسئولیت‌پذیری و تعهد لازم و نبود شور و شوق کافی است. همین موضوع می‌تواند به تصویر و هویت برند شما آسیب برساند. علاوه‌بر این تغییر آژانس‌های مختلف برای همکاری‌های متفاوت یکی از دلایل دیگری است که تصویر و هویت برند را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ پس همانطور که پیشتر گفتیم، تحقیقات دو طرفه اهمیت بالایی دارد. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ نیاز دارند تا در مورد هویت برندها اطلاعات دقیق جمع‌آوری کنند و کسب‌وکارها نیاز دارند تا علاوه بر کسب اطلاعات در مورد آژانس‌های موجود، بتوانند برند و هویت‌شان را نیز به طور مفصل برای آژانس‌ها شرح بدهند.

رویکردهای متفاوت

هر مفهومی نسبی است و دلیلی جز تفاوت در ادراکات ندارد! برای مثال شاخص کیفیت می‌تواند از نظر شما و آژانسی که با او قصد همکاری دارید، متفاوت باشد. این تفاوت لزوما به دلیل اختلاف میان اهداف نیست، بلکه می‌تواند به دلیل رویکردهای متفاوت به یک مسئله باشد. همین موضوع می‌تواند باعث ایجاد شکاف میان شما و آژانس مورد نظرتان باشد و در ادامه راه شما را با موانع بیشتری رو‌به‌رو کند. شباهت بیشتر و همسو بودن تفکر و بینش میان کسب‌وکارها و آژانس‌های دیحیتال مارکتینگ، یکی از راه‌های بروز اختلاف و ایجاد تفاوت در رویکردها است.

آسیب‌پذیری اطلاعات محرمانه‌

یکی دیگر از معایب برون‌سپاری در معرض خطر قرار گرفتن اطلاعات است. به دلیل ماهیت روش برون‌سپاری و نیاز به ردوبدل کردن داده‌ها، امکان لو رفتن آن‌ها وجود دارد. همچنین برای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، همواره باید این موضوع را به خاطر داشته باشید که آژانسی که با آن همکاری می‌کنید، ممکن است که با حساس‌ترین رقیب شما نیز همکاری داشته باشد. چرا که آژانس‌ها تا جایی که منابع، نیروی انسانی و زمان به آن‌ها اجازه بدهد، با کسب‌وکارهای زیادی تعامل دارند و همیشه این ریسک می‌تواند وجود داشته باشد که اطلاعات و داده‌هایی که در اختیار آژانس‌ها قرار داده‌اید علیه خودتان استفاده شود! به همین منظور وجود اعتماد میان کسب‌وکارها و آژانس‌ها برای جلوگیری از لو رفتن اطلاعات، موضوع بسیار مهمی است. داشتن اعتبار برای هر دو طرف نیز به شکل‌گیری اعتماد بیشتر کمک می‌کند.

با توجه به همه مزایا و معایبی که در بلاگ‌‌های قبلی و این بلاگ اشاره کرده‌ایم، تصمیم برون‌سپاری به آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ با شما است. همانطور که اشاره کردیم با تحقیقات کافی و کسب اطلاعات در مورد آژانس‌ها و همچنین با توجه به ماهیت، اهداف، منابع و ظرفیت کسب‌وکارتان می‌توانید مناسب‌ترین آژانس دیجیتال مارکتینگ را انتخاب کنید.

یکی از مشخصه‌های اصلی برای انتخاب آژانس دیجیتال مارکتینگ مناسب، همراهی شما در تدوین استراتژی‌ها و اجرای کمپین‌ها است. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان تلاش می‌کند تا بهترین خدمات را برای تجربه یک همکاری لذت‌بخش ارائه بدهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 217
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

حتما بارها با یک تبلیغ در قالب‌های مختلف مواجه شده‌اید. چه به روش‌های سنتی و چه به روش‌های جدید؛ در تلویزیون، رادیو، روزنامه، بیلبورد، وب‌بنر و … . این دقیقا همان روش بازاریابی ° 360 است که بدون در نظر گرفتن مخاطب هدف تلاش می‌کند تا یک تبلیغ را در هر قالبی به مخاطب عرضه کند و به نوعی در همه‌جا در معرض دید او قرار بگیرد. فرقی نمی‌کند که مخاطب کجاست؛ چرا که هدف، تنها دستیابی به مشتری و  هدایت او در طول سفر (مشتری) است.

ویژگی بارز یک کمپین جامع و کامل، دربرگرفتن تمام پروسه خرید از اولین برخورد مشتری تا آخرین برخورد او است. کمپین بازاریابی 360 درجه یکی از انواع مدل‌های بازاریابی است که تلاش می‌کند تا با حضور تبلیغات یک محصول خاص و برقراری ارتباط با مشتری از هر مدیا و رسانه‌ای تمامی پروسه خرید را در دست بگیرد. تمامی توجه این مدل به این موضوع است که پیامی را که مخاطب دوست دارد دریافت کند و نوع ارسالی که برای او خوشایندتر است را مدنظر قرار بدهد. اجرای کمپین 360 درجه باید مطابق با پرسونای مخاطب باشد؛ در غیر این صورت تمام زمان و هزینه‌ای که صرف کرده‌ایم به هدر می‌رود.

یکی از مزایای کمپین 360 درجه به دلیل دربرگیری تبلیغات محیطی، موبایل، تلویزیون، رسانه‌های اجتماعی و … این است که با تغییرات و پیشرفت تکنولوژی همگام است و این امکان را می‌دهد تا هر تغییری را در کمپین اعمال کنیم. علاوه‌بر این از دو روش آنلاین و آفلاین به صورت همزمان استفاده می‌کند و به شدت روی صرف زمان و ارسال پیام به صورت یکپارچه تمرکز دارد. این روش می‎‌تواند در قالب‌های مختلفی صورت بگیرد. قالب‌هایی چون وبلاگ‌ها، رسانه‌های اجتماعی، رسانه‌های جمعی، ویدیو، ایمیل، بنر، وب‌بنر و … .

در ادامه به مراحل و دلایل استفاده از روش بازاریابی 360 درجه می‌پردازیم:

 

مراحل طراحی و اجرای کمپین 360 درجه

مرحله اول: مخاطبان هدف‌مان را بشناسیم

استفاده از کلان داده‌ها هم در شناخت پرسونای مخاطب به ما کمک می‌کند و هم این سرنخ را به ما می‌دهد تا بدانیم انتقال چه پیامی برای مخاطب باورپذیرتر و خوشایندتر است. همچنین این امکان را می‌دهد تا به عکس‌العمل‌های مشتری سریعا پاسخ بدهیم و در زمان و مکان مناسب، پیام درست را به منتقل کنیم چرا که طراحی یک پیام مناسب در نهایت رضایت و وفاداری مشتری را به ارمغان می‌آورد. استفاده از رسانه‌ها بسته به نوع مخاطب و پیامی که می‌خواهیم ارائه بدهیم، متفاوت است.

مرحله دوم: مثل مشتری فکر کنیم

شناخت مخاطب به تنهایی برای ما کافی نیست، بلکه نیاز داریم خودمان را جای او قرار بدهیم، نیازهای او را دریابیم و تمامی راه‌هایی که می‌توانیم به درخواست‌های او پاسخ بدهیم را شناسایی کنیم. توجه به خواسته‌ها و نیازهای مخاطبان به مشتری احساس بهتری می‌دهد و کار ما را در هدایت او به قیف فروش و تبدیل او به مشتری وفادار، ساده‌تر می‌کند.

مرحله سوم: قیف فروش خودمان را طراحی کنیم

قیف فروش ابزاری است که به ما کمک می‌کند تا مشتری را در زمانی مناسب و با عبور دادن از مراحلی مشخص، به خرید و به اصطلاح اقدام کردن، ترغیب کنیم. مخاطب با عبور از مراحلی چون آگاهی، علاقه، تصمیم و اقدام در نهایت به مشتری بالفعل ما تبدیل می‌شود. باید بدانیم که قیف فروش و مراحل آن با توجه به ماهیت کسب‌وکارها قابل تغییر است.

مرحله چهارم: 360 درجه را در نظر بگیریم

بر سر راه اجرای هر کمپینی می‌تواند موانع زیادی وجود داشته باشد؛ چه از لحاظ زمان و چه از لحاظ بودجه. در این مرحله چاره‌ای جز جایگزینی منابع دیگر نداریم و برای مثال می‌توانیم از خلاقیت بیشتر استفاده کنیم؛ به نوعی سرمایه‌های انسانی نامحدود را جایگزین محدودیت‌های دیگری می‌کنیم. در نهایت برای کسب بهترین نتیجه، نیاز داریم تا به همه زوایا اشراف داشته باشیم و همه جوانب را در نظر بگیریم.

مرحله پنجم: ایده‌پردازی کنیم

در مرحله آخر نیاز به ایده‌پردازی داریم. باید بدانیم دقیقا چه کاری می‌خواهیم انجام بدهیم و کانسپت اصلی ایده، شعار، طرح کلی یا Key Visual را به دقت مشخص کنیم. توجه به هر مرحله اهمیت زیادی دارد اما برای رسیدن به نتیجه دلخواه و اجرای هرچه موفق‌تر کمپین‌مان نیاز به توجه ویژه‌ای به این مرحله داریم.

دلایل استفاده از کمپین‌ بازاریابی 360 درجه

روش بازاریابی 360 درجه به دلیل نگاه همه‌جانبه، یکی از روش‌های پرکاربرد برای کسب‌وکارها است که با در نظر گرفتن تمام زوایا، نتایج مثبتی را به ارمغان می‌آورد. در ادامه قصد داریم تنها به دو دلیل اصلی استفاده از روش بازاریابی 360 درجه بپردازیم.

اولین دلیلی که ما را به استفاده از این روش ترغیب می‌کند  نیاز کسب‌وکارها به داشتن جایگاهی مشخص در ذهن مشتری است. جایگاه‌یابی یا Positioning مرز تمایز ما با دیگر رقبا را برای مشتری روشن می‌کند؛ اینکه مشتری چه دیدی نسبت به برند ما داشته باشد و با شنیدن اسم برند ما چه ذهنیتی در او ایجاد ‌شود بسیار اهمیت دارد. در نتیجه برای داشتن یک جایگاه مثبت در ذهن مشتری، باید به تبلیغ در همه رسانه‌ها توجه کنیم چرا که برای مثال توجه به تبلیغات تنها در رسانه‌های سنتی باعث می‌شود تا طیف گسترده‌ای از مخاطبان‌مان را خودبه‌خود از دست بدهیم. این کمکی است که بازاریابی 360 درجه به کسب‌وکارها می‌کند.

دلیل دوم امکانی است که بازاریابی 360 برای احیای یک محصول ضعیف به ما می‌دهد. بازاریابی 360 درجه این امکان را می‌دهد تا موقعیت بد یک محصول را تغییر دهیم. در واقع این شانس دوباره را به کسب‌کارها می‌دهد تا بتوانند روی عرضه و معرفی یک محصول تمرکز کنند.

تدوین و اجرای کمپین‌های 360 درجه و کسب نتیجه دلخواه شما، یکی از چندین خدماتی است که شرکتی تبلیغاتی مات ارائه می‌دهد.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 218
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

آیا به عنوان صاحب یک کسب و کار با برندی ناشناخته، به دنبال افزایش آگاهی از برند و جلب توجه طیف وسیعی از مخاطبان هستید؟ یا می‌خواهید محصول یا خدمت جدیدی از برند خود را برای اولین بار به بازار عرضه کنید؟ این مقاله به شما کمک می‌کند تا ضمن آشنایی با یکی از روش‌های اثربخش و نوین بازاریابی، که از ترکیب برند اکتیویشن (Brand Activation)  با دیجیتال مارکتینگ حاصل شده است، بتوانید صدای برند خود را به گوش طیف وسیعی از مخاطبان هدف خود رسانده و از مزایای آن بهره‌مند شوید.

برند اکتیویشن (Brand Activation) چیست؟

برند اکتیویشن به مجموعه‌ی کمپین‌ها، رویدادها و فعالیت‌هایی در بازاریابی گفته می‌شود که در آن برندها متناسب با اطلاعات حاصل از تحقیقات بازار ، شناخت پرسونای مخاطب و هویت برند خود، به طور مستقیم با مشتریان و مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار می‌کنند، تا افراد بتوانند از نزدیک، محصول یا خدمت را لمس کرده و با تمام ویژگی‌های آن آشنا شوند. در این حالت، علاوه بر افزایش آگاهی از برند، با درگیر کردن مخاطبان، Lead و مشتریان راغب تولید می‌شود. ارتباط نزدیک با مخاطبان و امکان ایجاد تجربه‌ی استفاده از محصول یا تست آن، موجب افزایش رضایت و ایجاد حس مثبت در آنان خواهد شد. این تجربه می‌تواند به حدی در ذهن این افراد ماندگار شود که حتی پس از خرید محصولات یا خدمات آن برند، به یک مشتری وفادار تبدیل شده و استفاده از محصولات آن برند را به دوستان و آشنایان خود توصیه کنند. به عبارتی دیگر، در برند اکتیویشن عمق نفوذ در ذهن و قلب مخاطبان و مشتریان بسیار زیاد است.

تبلیغات ( BTL (Below The Line که در آن از سمپلینگ، بازاریابی مستقیم، برگزاری رویدادها و … استفاده می‌شود و هم‌چنین بازاریابی پارتیزانی یا چریکی می‌توانند نمونه‌هایی از فعالیت‌های بازاریابی در حوزه‌ی برند اکتیویشن باشند.

نقش دیجیتال مارکتینگ در بهبود برند اکتیویشن

امروزه با پیشرفت تکنولوژی، استفاده‌ی گسترده‌ی افراد از اینترنت و ظهور هم‌زمان رسانه‌های دیجیتال، بستر مناسبی برای دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال پدید آمده است. حتی کسب و کارهای کوچک می‌توانند با صرف هزینه‌های پایین‌تر در مقایسه با بازاریابی سنتی، از مزایای شگفت‌انگیز دیجیتال مارکتینگ بهره‌مند شوند و صدای برند خود را به سرعت به گوش مخاطبان برسانند. برای مثال، بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، یکی از روش‌های رایج و موثر در دیجیتال مارکتینگ است که در آن طیف وسیعی از مخاطبان را که غالباً دارای ویژگی‌های مشترک هستند، هدف قرار می‌دهد. محتوای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به سرعت وایرال شده و نظر طیف وسیعی از افراد را به خود جلب کند. به عبارتی دیگر، کسب و کارها با برنامه‌ریزی و خرید رسانه و انتشار محتوای باکیفیت و جذاب، به وایرال شدن محتوا کمک خواهند کرد. در نتیجه این امر علاوه بر آگاهی از برند، موجب افزایش تعامل و درگیرشدن مخاطبان با برند مورد علاقه‌شان از طریق به اشتراک گذاشتن نظرات، پیشنهادات و احساسات خود خواهد شد.

در دیجیتال مارکتینگ با گستره‌ی مخاطبان وسیعی سر و کار داریم، اما ممکن است درصد قابل توجهی از مخاطبان، بدون لمس محصولات یا داشتن تجربه‌ی قبلی استفاده از محصول یا خدمات یک برند، نتوانند ریسک خرید محصول یا خدمت شما را بپذیرند و تبلیغات دیجیتال برای آن‌ها باور پذیر نباشد. به عبارتی دیگر، در دیجیتال مارکتینگ عمق نفوذ به احساسات و ذهن مخاطبان کمتر است. بنابراین در صورت ترکیب کمپین‌های برند اکتیویشن با دیجیتال مارکتینگ، علاوه بر نفوذ عمیق بر ذهن و قلب مخاطب و ایجاد یک تجربه‌ی دلپذیر از استفاده از محصولات یا خدمات در قالب کمپین‌های بازاریابی که پیش‌تر به آن اشاره شد، این امکان وجود دارد که رویدادها و کمپین‌هایی که در راستای برند اکتیویشن انجام شده در رسانه‌های دیجیتال منتشر شود تا طیف وسیعی از مخاطبان هدف تحت تاثیر قرار گیرند. چرا که از این طریق می‌توانند از تجربیات و نظرات افراد حاضر در کمپین‌های بازاریابی مرتبط با برند اکتیویشن آگاه شوند و بیش‌تر به محتوای تبلیغات اعتماد کنند.

به عنوان مثالی از ترکیب دیجیتال مارکتینگ با برند اکتیویشن، می‌توانیم به کمپین هفته‌ی تکنولوژی هوآوی که توسط آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در سال 1396 در بازار چارسو اجرا شده، اشاره کرد. در این کمپین به مدت یک هفته، فضایی مناسب و سرگرم کننده برای تجربه‌ی هر یک از ویژگی‌های تلفن HUAWEI Mate 10 ایجاد شد. همچنین،وایرال ویدیوهای تهیه شده از این رویداد از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و با برگزاری مسابقات در فضای دیجیتال، نرخ تعامل کاربران در شبکه‌های اجتماعی افزایش یافت.مثالی دیگر از اجرای همزمان برند اکتیویشن با دیجیتال مارکتینگ، کمپین سوپراستار هوآوی nova 2 Plus است. این کمپین آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در تهران و شمال ایران با هدف معرفی محصول به مردم و ایجاد موقعیت برای تجربه‌ی کار کردن با این گوشی اجرا شده است. در این کمپین برای اولین بار از ون‌های تبلیغاتی برای آگاهی از برند استفاده شده که عاملی جذاب، متمایز و خلاقانه در تبلیغات BTL و برند اکتیویشن محسوب می‌شود. دیگر نقطه تمایز در این کمپین، استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ برای وایرال شدن ویدیوها و افزایش تعامل با مخاطبان بوده است.تیم حرفه‌ای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با استفاده از تلفیق دیجیتال مارکتینگ و برند اکتیویشن، علاوه بر خلق تجربیات قابل لمس برای مخاطبان، صدای برند شما را به گوش همگان می‌رساند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 18 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

حادثه 11 سپتامبر، ورشکستگی شرکت‌های موفق و بزرگ، رسوایی‌های مالی و بحران‌های اقتصادی، بازارهای کالا و ارز را در قرن 21 با آشفتگی و بحران جدی رو‌به‌رو­ کردند. از سوی دیگر، شوک سنگینی به واسطه تلاطم‌های سیاسی و فجایع طبیعی از قبیل سونامی، زمین‌­لرزه و …. به کسب‌و‌کارها وارد شد. همه چیز در حال تغییر است، خصوصا محیط کسب‌و‌کار. یکی از مهم‌ترین چالش‌های مدیران، اطمینان یافتن از این موضوع است که شرکت، همگام با تغییرات به ­وجود آمده در محیط حرکت کند و بهترین واکنش را نسبت به رخداد جدید، نشان دهد. در محیط پویا و پیچیده کسب‌و‌کار کنونی، شرکت‌ها برای تعیین گزینه‌های استراتژیک و انطباق با شرایط، می‌بایست مشخصات محیطی را که در آن فعالیت می‌کنند، با دقت شناسایی کنند. در این بلاگ قصد داریم مهم‌ترین ویژگی‌های محیط کسب‌و‌کار امروزی را که رهبران کسب‌و‌کارها برای برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلند‌مدت سازمان خود می‌بایستی به آنها توجه کنند بررسی کنیم.

ویژگی‌های محیط جدید کسب‌و‌کار

کسب‌و‌کارهای کنونی در قرن 21 در محیطی فعالیت می‌کنند که در­بر­دارنده خصوصیات زیر می‌باشد:

  1. تلاطم: تلاطم و غیر­قابل پیش‌بینی بودن رویدادها یکی از اصلی‌ترین خصوصیات محیط جدید کسب‌و‌کار است. در ادبیات استراتژیک، از عنوان رویداد قوی سیاه، برای توصیف وقایع و رویدادهایی استفاده می‌شود که بسیار غیر محتمل و پیش‌بینی‌­ناپذیر هستند. مدیریت قوهای سیاه به معنای ایجاد قدرت برای کاهش آسیب‌پذیری شرکت در برابر رویدادهای منفی و بیشترین استفاده از رویدادهای مثبت است. به دلیل افزایش ارتباطات متقابل از طریق تجارت و جریان‌های مالی، بحران‌پذیری محیط کسب‌و‌کار و تغییر توازن قدرت، افزایش یافته­است.
  2. رقابت: رقابت شدید و تعداد زیاد رقبا، حاشیه سود فعالان کسب‌و‌کار را کاهش می‌دهد. یکی از دلایل فشار رقابتی، بین­المللی شدن بازار کشور­هایی نظیر چین، هند و … است که زمانی تولید­‌کننده قراردادی محصولات بودند و اکنون در بازارهای نهایی رقابت می‌کنند. شرکت‌ها می‌بایست استراتژی اقیانوس آبی (خلق فضای بی­رقیب) را به منظور فرار از اقیانوس سرخ رقابتی و حاشیه سود کم به­ویژه در مرحله افول چرخه عمر محصول، مدنظر قرار دهند.
  3. تکنولوژی: توانایی تکنولوژی‌های دیجیتال برای تضعیف موقعیت مزیت رقابتی، افزایش یافته­است. به همین دلیل، سازمان‌ها می‌بایستی هم‌گام با تغییر تکنولوژی، استراتژی‌های رقابتی خود را بازنگری کنند، در غیر این صورت با شکست و زیان­دهی مواجه می‌شوند. برای مثال تلفن‌های همراه نوکیا، آیپادهای اپل و گوشی‌های هوشمند بلک بری زمانی در بازارهای مختلف تولید می‌شدند اما اکنون از رده خارج شده­اند. کوتاه شدن چرخه عمر محصولات، همگرایی صنایع و در نهایت تغییر شکل آنها، از پیامدهای اثرگذاری تکنولوژی در کسب‌و‌کارهای کنونی است.
  4. فشارهای اجتماعی و بحران سرمایه‌داری: یکی از اتفاقات بحران مالی سال 2009-2008، از دست رفتن مشروعیت بسیاری از کسب‌و‌کارها بود که بر اعتبار آنها در میان مصرف‌کنندگان، روحیه کارکنان، تمایل سرمایه‌گذاران و تامین‌کنندگان منابع مالی و سیاست‌های دولت در مورد آنها، تاثیری منفی گذاشت. در حقیقت شرکت‌هایی که ارزش‌های مورد حمایت موسسان خود را می‌پذیرند، می‌توانند ثبات بلند­مدت استراتژی و هویت سازمانی خود را تضمین کنند (برای مثال شرکت والت‌دیزنی و وال‌مارت نسبت به موسسان خود والت‌دیزنی و سام والتون). در نظر­گرفتن منافع و نیازهای ذی‌نفعان مختلف جامعه، منجر به پاسخگویی بیش‌تر شرکت در برابر تغییرات محیط، افزایش تعهد شغلی کارکنان و خلاقیت بیش‌تر می­شود. برای مثال کمپین تبیلغاتی داو ” زیبا در هر سنی” به دلیل مطرح ­کردن موضوعی که دغدغه افراد جامعه بوده و هر فردی در طول زندگی با آن درگیر می‌شود، در عین حال درک درست از محیط رقابتی و مخاطب، توانست افزون بر اثرگذاری قوی و موثر بر مخاطب، رضایت مشتری، مشارکت بالا و اهداف فروش و بازاریابی را محقق کند.

پویایی و عدم­قطعیت محیط‌های جدید کسب‌و‌کار، سازمان‌ها را به سمت اتخاذ رویکردهای استراتژیک منطبق و انعطاف‌پذیرتر سوق می‌دهد. رهبران کسب‌و‌کار از طریق نوآوری، راهکارهای بازاریابی، استراتژی اقیانوس آبی و رویکردهای فروش قادر خواهند بود فاصله خود را از رقبا بیش‌تر کنند. در حقیقت، تمرکز رهبران در شرایط عدم قطعیت، نباید صرفا بر سود محدود شود، بلکه می‌بایست به عواملی توجه داشته­ باشند که بر سودآوری اثرگذار است؛ مانند نوآوری، شناسایی مخاطب، رضایت مشتری و کارایی عملیاتی. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، رشد کسب‌و‌کار شما را در محیط‌های رقابتی و پویای کنونی از طریق انتخاب و اجرای استراتژی‌های درست بازاریابی سرعت می‌بخشد.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در مقاله‌ی قبلی به 7 تکنیک مفید برای ارزیابی ایده‌ها اشاره کردیم. در این مقاله با دیگر روش‌های ارزیابی ایده آشنا خواهید شد.

8. محاسبه نسبت فایده به هزینه

تحلیل نسبت فایده به هزینه، یکی از روش‌های مفید و نسبتاً ساده برای تصمیم‌گیری، خصوصاً هنگام پیاده‌سازی یک ایده‌ی جدید یا اعمال تغییرات است. به میزانی که برآوردها دقیق‌تر باشد، نتایج حاصل از این تحلیل قابل اطمینان‌تر خواهند بود. در این روش، تمامی هزینه‌هایی که در اثر پیاده‌سازی یک ایده به ما تحمیل می‌شود، محاسبه و با نرخ بازگشت سرمایه(ROI)  مقایسه خواهد شد. در صورتی که هزینه‌ها بیش‌تر از نرخ بازگشت سرمایه باشند، پیاده‌سازی و اجرای آن ایده توجیه اقتصادی نخواهد داشت.  بزرگ‌ترین چالش این روش، در نظر گرفتن تمامی هزینه‌ها و برآورد عددی مزایای غیر مستقیم یا به عبارتی تبدیل فاکتورهای کیفی به کمی جهت حصول نتیجه‌ی دقیق است.

9. تکنیک PMI

تکنیک (PMI (Plus, Minus, Interesting با هدف یافتن نکات مثبت، منفی و جذاب یک ایده به کار می‌رود. از این تکنیک می‌توان در بسیاری مراحل، از مرحله‌ی تولید ایده تا مرحله‌ی نظارت و ارزیابی پس از پیاده‌سازی آن استفاده کرد. برای این منظور، متناسب با هر ایده، جدولی تنظیم می‌شود که شامل 3 ستون نکات مثبت، نکات منفی و جذابیت‌ها است. پس از پر کردن جدول، نوبت به امتیازدهی می‌رسد. به هر کدام از نکات مثبت امتیاز مثبت، به نکات منفی امتیاز منفی و به جذابیت‌ها امتیاز مثبت یا منفی اختصاص می‌یابد و مجموع آن‌ها محاسبه می‌شود. در نهایت ایده‌ای که برآیند امتیازات مثبت بیش‌تری داشته باشد، انتخاب خواهد شد.

10. درخت تصمیم‌

درخت تصمیم یا Decision tree یکی از روش‌های مورد استفاده در فرآیند تصمیم‌گیری است. در این روش، مسائل پیچیده را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنیم تا بتوانیم به ذهن خود نظم دهیم. درخت تصمیم، نقشه‌ای شبیه به شکل یک درخت در اختیار شما قرار می‌دهد که بتوانید نتایج احتمالی پیمودن مسیرهایی را مشاهده کنید که از گزینه‌های تصمیم‌گیری پیشنهادی شما حاصل شده است. هر گزینه شامل پیامدهایی است که در حقیقت این پیامدها شاخه‌های درخت را  شکل داده‌اند. درخت تصمیم شامل سه نوع گره یا نود است: گره‌های تصادفی (نشان دهنده‌ی احتمال وقوع پیامد بعدی)، گره‌های تصمیم‌گیری (نمایانگر تصمیمی که می‌توان گرفت) و گره‌های پایانی (نمایانگر نتیجه‌ی پایانی یک مسیر).  از هر گره‌ی تصمیم‌گیری، راه حل‌های موجود یا همان گره‌های تصادفی منشعب می‌شوند. بسط دادن درخت تصمیم تا جایی ادامه پیدا خواهد کرد که هیچ گزینه‌ی احتمالی و پیامد دیگری باقی نمانده و به نتیجه‌ی مسیر دست پیدا کنیم. در نهایت با ارزیابی هر مسیر توسط محاسبه‌ی هزینه و مزایای آن و وزن دهی به گزینه‌های احتمالی و توجه به ریسک‌های هر مسیر، محدودیت‌ها و منابع موجود، در مورد انتخاب بهترین گزینه تصمیم‌گیری کنید.

11. Idea Advocate

روش وکیل مدافع ایده یا Idea Advocate زمانی به کار می‌رود که چند ایده‌ وجود دارد و شما برای انتخاب بهترین ایده از میان آن‌ها نیاز به هم‌فکری دارید. در این حالت، یک فرد به عنوان مدافع ایده یا Advocate که با مفهوم هر ایده، ویژگی‌ها، مزایا و معایب آن آشنایی کامل دارد یا باید ایده‌ی منتخب را اجرایی کند، ایده‌ها را به اعضای گروه معرفی می‌کند. سپس هر ایده مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته و تصمیماتی در رابطه با حذف یا اجرای آن اتخاذ می‌شود.

12. تحلیل Impact

تحلیل Impact یکی از روش‌های تحلیل گروهی مناسب برای امکان سنجی پیاده‌سازی ایده‌ها است. به‌کارگیری این روش نسبتاً ساده است و به طرز تفکر و دیدگاه افراد حاضر در گروه متکی است. تحلیل Impact یک روش طوفان مغزی است که در آن اثرات تغییرات ایجاد شده ناشی از پیاده‌سازی ایده‌ها ارزیابی و بررسی می‌شود. یکی از مزایای این روش، پیش‌بینی مسائل و مشکلات ناشی از پیاده‌سازی ایده‌ها است. در تحلیل Impact، تمامی عواملی که بر نتایج کار پس از پیاده‌سازی ایده‌ها تاثیر مثبت دارند در نظر گرفته می‌شود. برای بسط این مدل، تحلیل ارزش‌ها یا Value می‌تواند به آن اضافه شود، به صورتی‌ که به هر impact با توجه به ارزش‌های مورد نظر خود مانند کارایی، میزان اثربخشی یا سطح نوآوری امتیاز دهی شود. در نهایت ایده‌ای انتخاب خواهد شد که بیش‌ترین امتیاز را در تاثیرات مثبت به خود اختصاص دهد و ریسک پیاده‌سازی پایین‌تری داشته باشد.

امروزه خلاقیت و نوآوری برای کسب و کارها در تمام زمینه‌ها از جمله تبلیغات، امری ضروری است. تکنیک‌های ارزیابی ایده‌پردازی و خلاقیت، علاوه بر تحلیل و بررسی ایده‌های موجود، به خلق ایده‌های جدید نیز کمک می‌کنند. تیم ایده‌پردازی و خلاقیت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با ارائه‌ی سناریوهای خلاقانه کسب و کار شما را تا رسیدن به رویاهایتان همراهی می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 238
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 14 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در مقالات قبلی با اهمیت ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات و تکنیک‌‌های مفید برای خلق ایده آشنا شدید. برای موفقیت در انتخاب بهترین ایده وکاهش ریسک شکست، باید پیش از پیاده‌سازی، کارآمد بودن ایده را ارزیابی کنید. در این مقاله سعی داریم به برخی از تکنیک‌های مفید جهت اولویت‌بندی و ارزیابی ایده‌ها اشاره کنیم.

تکنیک ABC

از تکنیک ABC برای تحلیل داده‌هایی استفاده می‌شود که بتوان آن‌ را از نظر اهمیت به 3 دسته‌ی بسیار مهم، مهم و کم اهمیت تقسیم کرد. در این روش برای کنترل یا ارزیابی هر دسته، سیاست‌های متفاوتی اتخاذ می‌شود. تکنیک ABC در ارزیابی ایده‌ها به دو صورت به کار می‌رود:

  • در حالت اول، ابتدا شاخص ارزیابی اهمیت تعیین شده و سپس ایده‌ها با توجه به آن شاخص بر اساس اهمیت به 3 گروه A، B و C تقسیم می‌شوند.
  • در حالت دوم، با ایجاد اتاق فکر و طوفان مغزی، تمام آیتم‌های مرتبط با ایده لیست شده و سپس با توجه به اولویت دسته‌بندی می‌شوند.

 

تکنیک ATAR

از این روش بیش‌تر در بازاریابی، در جهت ارزیابی سهم هر کدام از 4 عامل زیر برای تحلیل قدرت ایده‌ی پیشنهادی استفاده می‌شود:

  • Awareness: چه سهمی از بازار هدف، از ایده‌ها یا برند شما آگاهی دارند؟
  • Trial: چه بخشی از مشتریان دسته‌ی قبل از محصولات یا خدمات شما استفاده می‌کنند؟
  • Availability: میزان دسترسی مشتریان به محصول چقدر است؟
  • Repeat: چه تعداد از مشتریان شما مجدد از محصولات یا خدمات شما استفاده خواهند کرد؟

 

تحلیل SWOT

به کمک تحلیل SWOT، می‌توان هر ایده را‌ از منظر نقاط قوت (Strength)، نقاط ضعف (Weakness) ، فرصت‌ها (Opportunity)  و تهدیدهای موجود  (Threat)بررسی کرد. تحلیل SWOT شامل یک سیستم امتیازدهی است، به گونه‌ای که در نهایت تمام ایده‌ها از این 4 منظر با هم مقایسه شده و برای تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت و هم‌چنین تبدیل تهدیدها به فرصت پیشنهاداتی ارائه خواهد شد.

تکنیک NAF

با استفاده از این روش می‌توان ایده‌ها را از 3 منظر نوآوری یا Novelty، جذابیت یا Attractiveness و امکان سنجی یا Feasibility Study بررسی و ارزیابی کرد. این روش خصوصاً هنگام تولید ایده‌ها بسیار پرکاربرد است. با توجه به این مدل، به هر ایده از 0 تا 10 از جهات زیر امتیازدهی خواهد شد:

  • نوآوری: این ایده تا چه میزان خلاقانه بوده است؟ آیا میزان نوآوری بسته به موقعیت مناسب بوده است؟
  • جذابیت: این ایده به عنوان راه حل تا چه حد جذاب است؟ آیا اجرای آن می‌تواند ما را به تمام اهدافمان برساند یا صرفاً بخشی از آن را پوشش خواهد داد؟
  • امکان سنجی: آیا اجرا و پیاده‌سازی ایده امکان پذیر است یا صرفاً در تئوری جذاب است؟

 

چک لیست ارزیابی ایده

در این روش با ایجاد چک لیستی شامل سوالاتی دسته‌بندی شده  بر اساس شاخص‌های مرتبط با هر ایده، با ارزیابی میزان خلاقیت و شانس‌های موفقیت، به ایده‌ها وزن‌دهی می‌کنیم. این چک لیست می‌تواند شامل سوالاتی در دسته‌بندی‌های زیر باشد:

  • سولات کلی مانند اثرات محصول یا خدمت بر محیط زیست، کیفیت، ایمنی، تاثیرات اجتماعی
  • سوالاتی در حوزه‌ی صنعت مانند تعداد، قدرت و نحوه‌ی فعالیت رقبا، نحوه قیمت‌گذاری، نوع محصولات
  • سوالات حوزه‌ی بازار مانند شناسایی پرسونای مخاطب، میزان هماهنگی ایده با ترند روز، نیاز و علاقه‌ی مخاطب
  • سوالات مرتبط با محصول مانند هزینه‌ی پیاده‌سازی ایده روی محصول، نیاز به اعمال تغییرات در بسته‌بندی، آموزش‌های کاربردی و گارانتی

 

ماتریس ارزیابی

از ماتریس ارزیابی برای ارزیابی ایده‌هایی استفاده می‌شود که دارای چند شاخص و ویژگی قابل بررسی باشند. در ماتریس ارزیابی، به هر شاخص، یک وزن تعلق می‌گیرد. سپس ایده‌های مرتبط با هر شاخص تعیین شده و به هر کدام یک امتیاز که غالباً در بازه‌ای مانند 0تا 10 قرار دارد، تعلق می‌گیرد. برای به دست آوردن امتیاز نهایی، وزن هر شاخص را درامتیاز آن ضرب می‌کنیم. در نهایت، مجموع امتیازها برای هر ایده، از حاصل جمع امتیازهای آن  مرتبط با هر شاخص، به دست می‌آید و ایده‌ای که بیش‌ترین مجموع امتیاز را داشته باشد، انتخاب خواهد شد.

تکنیک دلفی

تکنیک دلفی یک روش پیش‌بینی سیستماتیک برای تولید و ارزیابی اعتبار و کارایی ایده‌ها است. در روش دلفی، نظرات افراد متخصص درباره ایده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌های از پیش طراحی شده، گردآوری می‌شود. در تحلیل اولین پرسشنامه، نکات و محورهای اصلی مشخص می‌شوند. سپس از این نکات در طراحی پرسشنامه‌ی دوم استفاده خواهد شد. در پایان هر مرحله، نتیجه‌ی ارزیابی، جهت بازبینی مجدد و اطمینان بیش‌تر در اختیار پاسخ دهندگان قرار می‌گیرد. این روند به همین صورت تا حصول نتیجه ادامه پیدا خواهد کرد. به نحوی که پاسخ‌ها نشان‌گر توافق نظر میان افراد متخصص درباره‌ی هر ایده باشد و فرد مصاحبه کننده به پاسخ مورد نظر خود دست یابد.

 

در مقاله بعدی با ادامه‌ی تکنیک‌های ارزیابی ایده آشنا خواهید شد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 221
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 12 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

همانطور که می‌دانید بازاریابی، دانش برقراری ارتباط با مخاطب در مناسب‌ترین زمان و بهترین حالت است و امروزه بازاریابی دیجیتال به همان معنا است با این تفاوت که باید جای دیگری به دنبال مخاطبان‌مان بگردیم و آن‌جا جایی جز اینترنت نیست. با همه‌گیر شدن استفاده از اینترنت و ایجاد تغییرات و تحولات در همه زمینه‌ها، به طبع دنیای بازاریابی و کسب‌وکارها نیز دستخوش تغییرات شده‌اند.

این‌ مقدمه و شاید یادآوری کوچکی بود برای شروع بلاگ “برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ”؛ مبحثی که امروز قصد داریم به آن بپردازیم.

بدون شک همه کسب‌وکارها به دنبال پیشرفت و یافتن فرصت‌های جدید هستند تا بتوانند در رقابت با دیگر رقبای‌شان برنده باشند! برای پیشی گرفتن از رقبا و افزایش سود، معمولا دو روش وجود دارد؛ یا اینکه به استخدام نیرو جدید و تقسیم وظایف فکر کنید و یا اینکه بخشی از کار را برون‌سپاری کنید. قاعدتا یک تیم خبره و تازه‌نفس، بهتر از یک تیم با تفکر و دانش محدود است. البته ناگفته نماند که تصمیم‌گیری میان این دو راه بستگی به موقعیت کسب‌وکارها دارد و ماتریس SWOT یکی از ابزارهایی است که در این زمینه اطلاعاتی خوبی را در اختیار قرار می‌دهد. در صورتی که موقعیت‌تان مناسب است و توانایی برون‌سپاری را دارید، در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با مزایای برون سپاری در دیجیتال مارکتینگ یا Outsourcing Digital Marketing آشنا بشویم:

 

مزایای برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

یک تیم همه فن حریف داشته باشید

برای موفقیت در عملکردها و دستیابی به نتیجه مورد نظر نیاز به رنج گسترده‌ای از مهارت‌ها دارید اما استخدام افراد حرفه‌ای، کار نسبتا سختی است و سازمان را متحمل هزینه‌های زیادی می‌کند؛ با برون‌سپاری می‌توانید هزینه‌های کم‌تری به نسبت استخدام افراد حرفه‌ای و تمام وقت بپردازید. علاوه‌بر هزینه، گرد هم آوردن افراد حرفه‌ای نیز کار نسبتا سختی است اما برون‌سپاری این امکان را می‌دهد تا طیف وسیعی از مهارت‌های مورد نیاز را در کنار هم داشته باشید. طراحی و گرافیک، آنالیز داده‌ها، تحقیقات بازار و بهینه‌سازی موتورهای جستجو، همگی از مواردی هستند که می‌توانید با برون‌سپاری، از مزایای آن‌ها بهره‌مند شوید.

هزینه‌ها و ریسک را کاهش دهید

آموزش، پروسه استخدام، زمان، هدررفت سرمایه و دیگر هزینه‌های غیرملموس تنها بخشی از هزینه‌هایی است که کسب‌وکارها مجبور به صرف آن‌ها هستند و قطعا این هزینه‌ها برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک سنگین است. برون‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این امکان را می‌دهد تا بدون به خطر انداختن سرمایه، منابع و زمان به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید.

با افراد با تجربه سروکار پیدا می‌کنید

یکی از مزایای برون‎‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این است که می‌توانید با دیگر افراد با تجربه سازمان‌ها، سروکار داشته باشید؛ چرا که آژانس‌ها به در دست داشتن همزمان چندین پروژه عادت دارند، به چالش‌های پیش‌رو آشناتر هستند و راه‌های گذر از آن‌ها را نیز می‌دانند. به بیان ساده‌تر، پروژه‌های مشابه زیادی را در دست داشته‌اند و میدانند چه‌ چیزی به نفع شما و چه چیزی به ضررتان است.

نیاز به صرف زمان برای آموزش کارمندان ندارید

برای رشد کسب‌وکار و رقابت با دیگر رقبا به پرورش، آموزش و فراهم کردن بستر آموزشی نیاز است. هرچند که یک قالب خاص برای حل کردن مشکلات ناشی از آموزش وجود ندارد و برای مرتفع کردن مشکلات پیش‌روی کارمندان، نیاز به طراحی برنامه‌های آموزشی متفاوتی است. یکی از مزایای برو‌ن‌سپاری این است که نیازی به گذر از فرآیند تربیت و آموزش نیست چرا که کارمندان دیگر آژانس‌ها دانش و مهارت مورد نیاز شما را دارند.

می‌‌توانید روی هسته اصلی کسب‌وکارمان تمرکز کنید

یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری این است که می‌گذارد روی مسائل مهم‌تر و هسته اصلی کسب‌وکارتان تمرکز کنید و زمان بیشتری را به مسائل داخلی سازمان و کسب‌وکارتان اختصاص بدهید. در واقع زمانی را که پیش از برون‌سپاری صرف مسائل کم‌اهمیت‌تر می‌کرده‌اید از این به بعد می‌توانید صرف مسائل مهم‌تر کنید.

مشکلات مربوط به کارمندان را کاهش دهید

یکی از منافع برون‌سپاری برداشتن فشار از روی دوش کارمندان است! خیلی وقت‌ها با افزایش حجم کارها و بیشتر شدن مسئولیت‌ها، کارمندان از اینکه نتوانند به موقع وظیفه مربوطه را انجام بدهند، استرس و فشار زیادی را متحمل می‌شوند؛ این فشار با غیبت و مرخصی افراد تیم بیشتر هم می‌شود اما برون سپاری این امکان را می‌دهد تا با خیال راحت روی انجام فعالیت‌های دیگر تمرکز کنید و مطمئن باشید که تمامی اهداف تعیین شده مدنظر قرار گرفته‌اند.

به همه تقاضاها پاسخ بدهید

کمک گرفتن از آژانس‌ها این امکان را می‌دهد تا در شرایط بحرانی و وقت کم به تقاضاهای مشتری بدون نگرانی نسبت به فشارکار و کمبود زمان پاسخ بدهیم. علاوه‌بر این، همکاری دراز مدت با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ این فرصت را فراهم می‌کند تا در برنامه‌ها و کمپین‌های آینده نیز از تخصص و مهارت آن‌ها بهره ببرید.

از نگاه‌های تازه استقبال کنید

تصوری که نسبت به کسب‌وکارتان دارید مطمئنا تصور کامل‌تری است اما لزوما واقع‌بینانه نیست. یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری ورود فکر تازه است تا از زاویه‌ای دیگر به کسب‌وکارتان نگاه کنید و چشم‌انداز بهتری را با توجه به اطلاعات و بینش خودتان و بینش دیگران ترسیم کنید.

 نرخ بازگشت سرمایه را افزایش بدهید

توجه به Lead Generation و شناسایی مخاطب هدف برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI از دیگر مزایای برون‌سپاری است. علاوه‌بر این حاشیه سود را گسترش می‌دهد و روی افزایش نرخ‌های تبدیل تمرکز دارد. همه این تلاش‌ها برای دستیابی به نتیجه دلخواه‌ ما است.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کمک دانش، مهارت و تجربه تیم‌های حرفه‌ای به شما در شناسایی چالش‌های پیش‌رو و گذر از آن‌ها و در نتیجه کسب نتیجه موردنظرتان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 223
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

ماتریس رشد- سهم بازار BCG یا Boston Consulting Group اولین ­بار توسط گروه مشاوره بوستون در سال 1970 به عنوان ابزاری برای تحلیل موقعیت استراتژیک کسب­و­­کار مطرح شد. ساختار کلی ماتریس براساس منحنی چرخه عمر محصول شکل می­گیرد و پورتفولیوی کسب­و­کار شما را در بلند­مدت ترسیم می­کند. توقف یا افزایش سرمایه­­گذاری در بخش­ها و برندهای مختلف یک کسب­و­کار، تصمیمی است که با کمک تحلیل ماتریس BCG گرفته می­شود. دو بعد اصلی ماتریس عبارتند از:

  • سهم بازار: اینکه چه درصدی از فروش کل بازار، متعلق به محصول شما می­باشد. سهم بازار بیشتر، نقدینگی بیشتری برای شرکت فراهم می­کند. با افزایش نقدینگی و تولید، سودآوری نیز افزایش می­یابد. در مقابل، سهم بازار کم، منجر به کاهش تولید و سودآوری می­شود.
  • نرخ رشد بازار: به معنای افزایش فروش یا اندازه بازار یک محصول در طول یک پریود مشخص است. چنانچه نرخ رشد بازار زیاد باشد، میزان سرمایه­گذاری کسب­­و­کارها برای کسب درآمد و سود بیشتر، افزایش می­یابد. در مقابل، چنان‌چه نرخ رشد بازار مناسب نباشد، کسب­و­کارها به دنبال کاهش و خارج کردن سرمایه خود می­باشند.

بخش­های تشکیل ­دهنده ماتریس BCG

ساختار ماتریس BCG از چهار بخش تشکیل شده است:

سگ ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، به دلیل نرخ رشد بازار و سهم بازار کم، نمی­توان آینده روشنی را برای کسب­و­کار متصور شد. بهترین توصیه برای کسب­و­کاری که در این وضعیت قرار دارد، کاهش یا توقف سرمایه­گذاری برای محصول و برند مورد نظر است. شرکت می­تواند از طریق فروش و واگذاری دارایی­های خود، به نقدینگی دست یابد و از این طریق بودجه لازم برای ارائه محصول جدید یا اجرای استراتژی نوین را فراهم نماید. طبق منحنی چرخه عمر، محصول در این شرایط در وضعیت افول قرار دارد.

گاو شیرده ( سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، شرکت از سهم بازار مناسبی برخوردار است و میزان درآمد و نقدینگی، قابل توجه است اما به دلیل نرخ رشد کم بازار، سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه می­بایستی متوقف شود. محصول با توجه به منحنی چرخه عمر، در شرایط بلوغ قرار دارد، به همین دلیل کسب­و­کار می­بایستی درآمد و سودآوری حاصله را در بخش­های جدید و نوآورانه به کار گیرد. تاخیر در تصمیم­گیری، می­تواند شرکت را با کاهش تدریجی سهم بازار، در شرایط سگ قرار دهد.

علامت سوال ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار زیاد)

در این شرایط، به دلیل سهم بازار کم محصول، میزان نقدینگی شرکت و بازگشت سرمایه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با این حال، نرخ رشد بازار مثبت است و از طریق برنامه­ریزی و استراتژی درست، می­توان به سهم بازار بیشتر دست یافت. محصول در مرحله معرفی چرخه عمر خود قرار دارد و با استفاده از تبلیغات و راهبردهای بازاریابی می­توان سهم بازار آن را افزایش داد تا به ستاره، تغییر موقعیت پیدا کند.

ستاره (سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار زیاد)

این شرایط، ایده­آل­ترین حالت ممکن برای هر کسب­و­کار می­باشد. به دلیل سهم بازار زیاد، میزان نقدینگی و درآمد شرکت مناسب است و در عین حال، نرخ رشد بازار مطلوب، امکان سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه را فراهم می­نماید. محصول در چرخه عمر خود به سرعت رشد می­کند; با این حال تغییرات سریع تکنولوژی و محیط­های کسب­و­کار می­بایستی مدنظر قرار بگیرد تا شرکت مدت طولانی­تری در این شرایط باقی بماند.

ماتریس BCG چارچوب ساده و قابل درکی از موقعیت استراتژیک پورتفولیوی کسب­و­کار، فراهم می­کند و می­تواند نقطه شروعی برای تحلیل­های پیچیده­تر باشد. با این حال، همانند تمامی ابزارهای تحلیلی، کمبودها و نقاط ضعفی را هم شامل می­شود. در این ماتریس، تنها دو حالت کم و زیاد برای نرخ رشد و سهم بازار در نظر گرفته­شده­ و حالت متوسط، مدنظر قرار نگرفته است. علاوه بر این، از بسیاری از فاکتورهای خارجی اثرگذار بر شرایط رقابتی، چشم­پوشی شده است. یکی از فرضیات این ماتریس آن است که سهم بازار زیاد، سودآوری بالایی را به دنبال دارد، در­حالیکه در شرایط واقعی، این فرضیه لزوما درست نیست.

تحلیل موقعیت کسب­­و­کار، یک فرایند مستمر و ضروری برای هر سازمان می­باشد. با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط­های کسب­و­کار کنونی، بازنگری در استراتژی­ها و برنامه­ریزی سازمان، ضروری است. ماتریس رشد- سهم بازار، ابزاری است که درک موقعیت کسب­و­کار و سهولت برنامه­ریزی را برای تصمیم­گیرندگان امر فراهم می­سازد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، به شما امکان می­دهد تا موقعیت رقابتی کسب­وکار خود را از طریق افزایش سهم بازار و بازنگری در استراتژی­های بازاریابی، نسبت به رقبا مستحکم نمایید.

 منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 214
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

بسیاری از افراد روزانه در معرض انواع گوناگون تبلیغات قرار می‌گیرند. این تبلیغات می‌تواند به صورت تبلیغات آفلاین مانند تبلیغات محیطی،BTL ، بیلبوردهای شهری، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، تبلیغات منتشر شده در روزنامه‌ها و مجلات و یا دیجیتال مارکتینگ مانند تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات پیامکی، تبلیغات درون‌برنامه‌ای، تبلیغات ایمیلی، تبلیغات همسان، گوگل ادز و … باشند. نکته‌ی مشترک میان تمام انواع تبلیغات این است که تبلیغات سرشار از خلاقیت، نوآوری و ایده‌های تازه همواره توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهند شد. همان‌طور که می‌دانید، خلاقیت مفهومی منحصر به فرد دارد که اغلب در تئوری قابل تعریف نیست. در این مقاله قصد داریم به برخی از تکنیک‌هایی که در ایده‌پردازی و خلاقیت در ساخت تبلیغات موثر هستند، اشاره کنیم.

پیش از هر چیز، سازمان باید با توجه به معیارهایی همچون ماموریت، ارزش‌ها و دورنمای حاکم بر سازمان، هویت برند، اطلاعات حاصل از تحقیقات بازار، پرسونای مخاطب واستراتژی‌های بازاریابی، اهداف خود را از تبلیغات مشخص کرده و ضمن حفظ خلاقیت و نوآوری؛ در همین چارچوب حرکت کند.

7 تکنیک‌ مفید برای ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات

طوفان مغزی و اتاق فکر

یکی از اولین اقدامات جهت خلق ایده، برگزاری اتاق فکر و جلسات طوفان مغزی و مطرح کردن ایده‌ها توسط افراد تیم است. فرآیند ایده‌پردازی در این جلسات باید آزاد، خلاقانه و دور از چارچوب‌های منطقی خاص و از پیش تعیین شده باشد تا افراد بتوانند با آزادی کامل ایده‌های خود را بیان کنند. حتی اگر ایده‌ها بسیار رویایی، اغراق آمیز یا ساده‌لوحانه به نظر بیاید، نباید از آن‌ها غافل شد، چرا که همین ایده‌ها ممکن است سبب جرقه زدن افکار و ایده‌های خلاق در ذهن دیگر افراد باشند.

تکنیک نقشه‌برداری ذهنی یا Mind Mapping

نام دیگر این تکنیک Spider Diagrams یا  نمودارهای عنکبوتی است. در این تکنیک، افراد با نوشتن ایده‌ها حول یک هسته‌ی مرکزی سعی در ساختن شبکه‌ای از ایده‌ها خواهند داشت. سپس ایده‌های مرتبط توسط خطوط به هم متصل شده و شبکه تشکیل می‌شود. در نهایت ایده‌ها به شکل خوشه‌های مختلفی در می‌آیند که هر کدام از یک موضوع کلی و اصلی سرچشمه گرفته‌اند.

تکنیک PDCA

نام این تکنیک بر گرفته از 4 مرحله‌ی Plan، Do، Check و Act است. در این تکنیک، ابتدا برای رفع مشکل و یا جایی که نیاز به تغییر و اعمال خلاقیت وجود دارد، برنامه‌ریزی کرده و در مقیاس کوچک تغییرات را اعمال کنید. سپس نتایج را بررسی کنید. در صورت مثبت بودن نتایج  و تطابق با انتظارات‌تان، آن را در مقیاس بزرگ به کار برید.

تکنیک Attribute Listing

در این تکنیک، ویژگی‌های بارز محصول یا خدمت لیست می‌شوند. هر کدام از این ویژگی‌ها دارای یک مزیت منحصربه‌فرد هستند. سپس ایده‌ها به گونه‌ای خلق می‌شوند که منعکس کننده‌ی ماهیت و مزیت هر ویژگی باشند. این تکنیک می‌تواند با تکنیک SCAMPER ترکیب شود.

تکنیک SCAMPER

در این تکنیک به 7 عمل برای شروع تفکر خلاق اشاره شده است. این 7 عمل عبارت‌اند از: Substitute یا جایگزین کردن، Combine یا ترکیب کردن، Adapt یا تطبیق دادن، Modify یا اصلاح کردن، Put to another use یا پیدا کردن کاربردهای دیگر برای آن محصول یا خدمت، Eliminate یا حذف (حذف خلاقانه‌ی یکی از پارامترهای اصلی تبلیغ به گونه‌ای که توجه مخاطب را به خود جلب کند) و Reverse یا وارونه جلوه دادن موضوع.

تشکیل گروه‌های تمرکز یا Focus Group

با تشکیل گروه تمرکز یا Focus Group، به اطلاعاتی درباره‌ی میزان آگاهی از برند و یا چالش‌ها و نظرات مخاطبان هنگام خرید از محصولات یا استفاده از خدمات خود دست خواهید یافت. برای تشکیل گروه تمرکز، افراد محدودی از جامعه هدف انتخاب شده و سپس حول موضوع و هدف انتخاب شده از سوی شما، تحلیل‌ها، نظرات و احساست خود را آزادانه بیان می‌کنند. این نظرات قابل نقد و بررسی بوده و می‌توانند رد یا قبول شوند. تشکیل گروه تمرکز برای دریافتن اینکه ایده‌ی شما تا چه حد مورد استقبال مخاطبان و مشتریان قرار خواهند گرفت، مفید است.

بازی خلاقانه با حروف

شما می‌توانید با استفاده از حروف موجود در کلمات اصلی مرتبط با مفهوم تبلیغ، کلماتی خلاقانه و جدید ابداع کرده و آن‌ها را در قالب‌هایی مانند شعار، هشتگ یا … به کار ببرید. به میزانی که این عبارات جذاب‌تر و خلاقانه‌تر باشند، بیش‌تر نظر مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهد شد.

همان‌طور که اشاره شد، تکنیک‌های فوق صرفاً به عنوان نمونه از میان بسیاری از تکنیک‌های موجود در دنیای بی حد و مرز ایده‌پردازی و خلاقیت در تبلیغات مطرح شده‌اند. تیمایده‌پردازی و خلاقیت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کسب و کار شما جهت تولید تبلیغات خلاقانه و جذاب کمک می‌کند تا بتوانید در ذهن مخاطبان خود ماندگار شوید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

همه روزه افراد بسیای به دنبال یافتن اطلاعات درباره محصولات یا خدمات مورد نیاز یا مورد علاقه‌ی خود هستند و به همین منظور در گوگل و یا وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف جست و جو می‌کنند. از دیدگاه بازارایابی و فروش، این افراد در گروه مشتریان راغب یا سرنخ (Lead) قرار می‌گیرند. این افراد پتانسیل تبدیل شدن به مشتریان بالقوه و پس از آن، مشتریان بالفعل و در نهایت مشتریان وفادار یک کسب و کار را دارند. کسب و کارها از روش‌های مختلفی برای تولید Lead و مشتریان راغب و در نهایت تبدیل آنان به خریداران و مشتریان وفادار استفاده می‌کنند.

از دیدگاه بازاریابی، فرآیند فروش شکلی مانند یک قیف به خود می‌گیرد که به آن قیف فروش یا Sales Funnel می‌گوییم. مشتریان راغب یا Lead، در دهانه‌ی قیف وجود دارند و در قسمت خروجی قیف، تنها مشتریان واقعی باقی مانده‌اند. طبیعی است که تمام افرادی که به محصولات یا خدمات شما علاقه نشان می‌دهند، الزاماً تبدیل به مشتری نخواهند شد. پس در هر مرحله از قیف فروش، ریزش وجود داشته و هر چه از قسمت دهانه‌ی قیف به سمت خروجی آن حرکت می‌کنیم، از تعداد افراد کاسته می‌شود.

توجه کنید که مراحل قیف فروش بسته به نوع صنعت و کسب و کار شما متفاوت خواهند بود. در این مقاله قصد داریم مراحل کلی تبدیل یک بازدید کننده یا مشتری راغب را به مشتری نهایی و وفادار که معادل با مراحل قیف فروش است، معرفی کنیم.

8 مرحله قیف فروش

1. آگاهی (Awareness)

در مرحله‌ی اول، با توجه به نوع کسب و کار باید مخاطبان را از طریق روش‌ها و کانال‌های مناسب از محصولات یا خدمات خود آگاه کنید. به عبارتی دیگر در این مرحله، هدف اصلی کسب و کارها، افزایش آگاهی از برند است. پیش از آن لازم است پرسونای مخاطب به درستی شناسایی شده تا استراتژی بازاریابی متناسب با هر پرسونا پیاده‌سازی گردد. انواع تبلیغات آنلاین و آفلاین می‌توانند نقش عمده‎‌ای در افزایش آگاهی مخاطبان ایفا کنند. با گسترش استفاده از اینترنت توسط افراد، فرصت بسیار خوبی برای کسب و کارها پدید آمده تا بتوانند از طریق کانال‌های مختلف مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال و … خود را در معرض دید مخاطبان هدف قرار دهند.

2. ایجاد تمایل و علاقه (Interest)

پس از اینکه خود را در معرض دید مخاطب قرار دادید، اکنون نوبت به آن رسیده که با تولید محتوای جذاب آموزشی و بیان ویژگی‌ها و فواید محصولات و یا خدمات خود، توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و در آنان علاقه ایجاد کنید. به میزانی که مزایای یک محصول یا خدمت به طور شفاف و صادقانه بیان شده باشد و با نیاز مخاطب هم‌راستا باشد، وی تمایل بیش‌تری برای کسب اطلاعات بیش‌تر خواهد داشت.

3. ارزیابی (Evaluation)

در این مرحله، مخاطب با ویژگی‌ها و مزایای محصولات یا خدمات شما آشنا شده و مشغول بررسی، ارزیابی و گاهاً مقایسه‌ی محصول شما با محصولات مشابه است. برای ساده کردن فرآیند تحلیل و بررسی مخاطب، می‌توانید نمونه‌ای رایگان از محصول یا خدمت خود جهت تست در اختیار مخاطب قرار داده یا نظرات مشتریان فعلی خود را در معرض دید آن‌ها قرار دهید.

4. تصمیم‌گیری (Decision Making)

پس از ارزیابی، حال نوبت به تصمیم‌گیری رسیده است. بهتر است فرصت را از دست ندهید و با ارائه‌ی پیشنهاداتی ویژه مانند تخفیف‌ها، خدمات یا امتیازات ویژه، مسیر مخاطب را به سمت خرید جهت دهید. در غیر این‌صورت احتمال از دست دادن این مشتریان بالقوه بسیار بالاست.

5. اقدام به خرید (Buying intention)

یک قدم پیش از خرید، درست زمانیست که مخاطب تصمیم به خرید گرفته است. معمولاً این مرحله در معاملات حضوری بیش‌تر معنا پیدا می‌کند. برای مثال، زمانی که مشتری به شما اطمینان می‌دهد که مایل به خرید محصولات یا خدمات شماست اما آن را به زمانی دیگر موکول می‌کند و ممکن است هرگز خرید صورت نگیرد. در این صورت باید با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی هم‌چون مرحله‌ی قبل مخاطب را به خرید راضی کنید.

6. خرید(Buying)

در نهایت تلاش‌های شما اثربخش بوده و خرید انجام شده است.

7. بازگشت مشتری(Customer Retention)

هدف نهایی شما در قیف فروش به خرید محدود نمی‌شود. شما همواره باید از مشتری حمایت کرده و رضایت وی را جلب نمایید. حفظ و بهبود مستمر کیفیت محصولات یا خدمات می‌تواند سبب شود مشتری دوباره به سمت شما بازگردد.

8. وفاداری (Loyalty)

ممکن است مشتری چند بار خرید از محصولات یا خدمات شما را تکرار کند، اما تکرار خرید همواره به مفهوم وفادار بودن مشتری نیست. مشتری وفادار در بسیاری از شرایط، از میان رقبا، باز هم برند شما را انتخاب می‌کند، شما را به دوستان و آشنایان خود از طریق بازاریابی دهان به دهان معرفی می‌کند. هنر بازاریابان این است که از طریق ارزش نهادن به مشتری و پیاده‌سازی استراتژی‌های متفاوت مانند تشویق مشتری به ارائه‌ی بازخورد، تخفیفات ویژه‌ی باشگاه مشتریان، تولید محتوای شخصی‌سازی شده، رضایت وی را افزایش داده و او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنند.

 

 
شرکت تبلیغاتی مات با ارائه‌ی کلیه خدمات تبلیغاتی، همواره تمام توان خود را به کار برده تا بتواند با مطالعه و بهره‌گیری از جدیدترین متدهای مورد استفاده در صنعت بازاریابی و فروش، کسب و کارها را تا رسیدن به موفقیت کامل همراهی کند.

منبع:شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های قبل در مورد بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ صحبت کرده‌ایم. بازاریابی ویروسی یکی از روش‌های تبلیغ کالا و خدمات است که توسط مخاطبان و در بستر رسانه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد؛ اما در این بلاگ قصد داریم مشخصا به راه‌های تولید محتوای وایرال بپردازیم.

محتوای وایرال یا Viral Content به محتوایی گفته می‌شود که در رسانه‌های اجتماعی‌ای مثل فیس‌بوک، توئیتر و اینستاگرم به اصطلاح همه‌گیر می‌شود و افراد به سرعت آن را به اشتراک می‌گذارند. محتوا وایرال شده می‌تواند در قالب اینفوگرافی، متن یا ویدیو باشد. برای تولید محتوای وایرال باید به نکات ریزی توجه داشته باشیم چرا که وایرال شدن یک محتوا، تصادفی نیست. در ادامه نکته‌های تولید محتوای وایرال را مرور می‌کنیم:

نکاتی برای تولید محتوای وایرال

رعایت اختصار

اولین و ساده‌ترین نکته‌ای که نیاز است بدانیم، توجه به اختصار محتوا است. محتوایی که قصد تولید آن را داریم باید کوتاه، مختصر و مفید باشد. محتوای کوتاه و ارزشمند، رغبت مخاطب را برای اشتراک‌گذاری آن افزایش می‌دهد چرا که در دنیای امروز، محتوای طولانی از حوصله و زمان مخاطب خارج است و جذابیتی برای او ندارد.

برانگیختن احساسات

یکی از نکات ظریف و هوشمندانه در تولید محتوای وایرال، برانگیختن احساسات مثبت و منفی در مخاطب و گره‌ زدن مضمون محتوا با زندگی شخصی او است؛ این که او با محتوا احساس نزدیک‌تری داشته باشد و این پیام به او منتقل شود که محتوا، بخشی از زندگی او را روایت می‌کند به شدت روی وایرال شدن اثرگذار است. البته بهتر است محتوایی که تولید می‌کنیم مثبت باشد تا مخاطب را کم‌تر درگیر احساسات منفی کند.

ایجاد امکان نظردهی

یکی دیگر از گزینه‌هایی که به وایرال شدن یک محتوا کمک می‌کند، ایجاد امکان نظردهی توسط مخاطبان است؛ شاید بی اهمیت به نظر برسد اما این که مخاطب بتواند نظرات مثبت و منفی خود را بیان کند، به نوعی اینگیجمنت او را افزایش می‌دهد و احتمال اینکه محتوا را با دیگران به اشتراک بگذارد بیشتر می‌شود.

شناسایی ترندها

توجه به ترندها و و پرداختن به آن‌ها از دیگر نکاتی است که برای مخاطب جذاب است. امروزه افراد وقت کم‌تری برای مطالعه و گشتن به دنبال ترندها دارند اما مطمئنا ارائه ترندها در قالب محتوای مختصر و مفید برای مخاطب جذابیت بیشتری دارد.

مسئله‌یابی

مورد دیگری که در وایرال شدن یک محتوا به ما کمک می‌کند، این است که بتوانیم گره فکری مخاطب نسبت به یک مسئله یا مشکل را حل کنیم. در نتیجه نیاز داریم دغدغه‌های مخاطبان هدف‌ را شناسایی کنیم و متناسب با آن‌ها محتوا تولید کنیم.

داستان‌سرایی

داستان‌سرایی نکته دیگری است که به شدت در وایرال شدن محتوا اهمیت دارد. اینکه بتوانیم محتوا را در قالب داستان بیان کنیم و به آن صورت داستانی بدهیم. شناسایی پرسونا و تولید محتوا با توجه به آن و همچنین در نظر داشتن اهداف به ما برای ساخت محتوای وایرال ایده می‌دهد.

انتخاب عنوان‌های جذاب

نکته دیگری که در تولید محتوای متنی اهمیت دارد، توجه به عنوان‌هایی است که انتخاب می‌کنیم. عنوان‌های جذاب رغبت بیشتری را در مخاطب برمی‌انگیزد. در تولید محتوا در قالب اینفوگرافی یا ویدیو نیز نباید از تاثیر جلوه‌های بصری یا به عبارتی دیگر بازاریابی بصری غافل باشیم.

همکاری با اینفلوئنسرها

مورد دیگری که توجه به آن در وایرال شدن تاثیر زیادی دارد، استفاده از اینفلوئنسرها برای به اشتراک گذاشتن محتوایی است که تولید کردیم. اثرگذاری اینفلوئنسرها برای وایرال شدن محتواها در قالب ویدیو، بیشتری دارد.

تمامی این نکته‌ها زمانی محقق می‌شوند که تحقیقات بازار انجام داده باشیم و به خوبی مخاطبان هدف‌مان را بشناسیم، محتوای با ارزش تولید کنیم و مطمئن باشیم که در مسیر درست  قرار داریم. در این صورت باید منتظر محقق شدن نتیجه‌ دلخواه‌مان باشیم. تمام هدف شرکت تبلیغاتی مات، تولید محتوای وایرال متناسب با مخاطب هدف و نوع کسب‌وکار شما است.

 

 منبع: شرکت تبلیغاتی مات


:: بازدید از این مطلب : 254
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

“هیچ‌کس تنها نیست”، “زیبا، جادار، مطمئن”، “Just do it”، “Open Happiness” ! احتمالا بعد از خواندن این جمله‌های کوتاه، نام برندی که این شعارها به آن تعلق دارد را به خاطر می‌آورید. شعار، Tagline یا Slogan که در بعضی موارد با عنوان Mini-Mission Statement یا بیانیه ماموریت کوچک از آن یاد می‌شود، کمک می‌کند تا برندمان را در خلال چند کلمه یا یک جمله کوتاه، توضیح دهیم.

کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ بی‌شماری با شعارهای تبلیغاتی متفاوت متولد شده‌اند و از بین رفته‌اند اما تنها تعدادی از آن‌ها هستند که در ذهن مخاطب نقش بسته‌اند. یک شعار زمانی ماندگار است که مختصر، متفاوت و خلاقانه باشد، پیام برند را به‌صورت واضح منتقل کند و به خوبی با تصویر برند همخوانی داشته باشد. نیاز برند به یک شعار، درست همانند نیاز به یک لوگوی مناسب است. شعاری که انتخاب می‌کنیم باید به نحوی باشد که در حافظه‌ها بماند و ما را از دیگر رقبا‌ متمایز کند. البته ناگفته نماند که بعضی از برندهای بزرگ و شناخته شده بیش از یک شعار دارند اما معمولا یکی از آن‌ها ماندگاری بیشتری در حافظه مخاطب داشته است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که شعار، به شدت روی هویت برند اثرگذار است و می‌تواند نقش بزرگی در جایگاه‌یابی یا Positioning ما بازی کند.

در ابتدا برای درک بهتر این مبحث، به تفاوت‌های میان Slogan و Tagline می‌پردازیم؛ هرچند که معنی لغوی هر دو، شعار است اما تفاوت‌های ریزی وجود دارد که دانستن‌ آن‌ها برای به‌کارگیری صحیح هر کدام، مفید است.

تفاوت‌های میان Slogan و Tagline

  • مورد استفاده Tagline بیشتر برای تبلیغات و پروموت کردن محصولات کسب‌وکارها است؛ درحالی که Slogan عمومیت بیشتری دارد و علاوه‌بر تبلیغات برای محصول، در تبلیغات سیاسی و مذهبی نیز کاربرد دارد.
  • Tagline بیشتر برای معرفی محصولات است درحالی که Slogan بیشتر برای معرفی کمپین‌هایی مربوط به کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • در طراحی Tagline معمولا دید وسیع‌تر و زمان طولانی‌تری مد نظر قرار می‌گیرد، در صورتی که طراحی Slogan بسته به موفقیت و نتیجه‌ای که کسب می‌کند می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد.

به صورت کلی کاربرد اصلی Tagline و Slogan تبلیغ محصولات است اما برای طراحی هر دو بهتر است بدانیم که Tagline به نسبت Slogan به‌دنبال اثرگذاری بیشتری روی ذهن مخاطب است.

طراحی یک شعار ماندگار، کار ساده‌ای نیست اما توجه به نکات زیر، مسیر را هموارتر می‌کند. علاوه‌بر این خواندن داستان برندهای مختلف و نحوه طراحی شعار و لوگوی آن‌ها نیز می‌تواند دید وسیع‌تری به ما بدهد. در ادامه این نکات را با هم مرور می‌کنیم:

راه‌هایی برای داشتن یک شعار مناسب

تعهدات‌مان را بیان کنیم

از تعهدات‌مان برای مخاطب بگوییم؛ اینکه قرار است چه ارزشی را برای مخاطب بیافرینیم و چه نیازی را برطرف کنیم. در بازارهای پر رقابت می‌توانیم با شعار، به رقابت با دیگران بپردازیم و به نوعی اطمینان مشتری را جلب کنیم.

احساسات مخاطب را درگیر کنیم

معمولا برندهایی که احساسات و عواطف مخاطب را درگیر می‌کنند، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارند؛ اگر بتوانیم ریتم، جینگل و موسیقی را هم به شعارمان اضافه کنیم مطمئنا نتیجه بهتری می‌گیریم. ریتم تاثیر فوق‌العاده‌ای روی ناخودآگاه مخاطب دارد.

شعار کوتاه و دلنشین انتخاب کنیم

بهتر است از شعارهای پر زرق‌وبرق خودداری کنیم و به دنبال شعارهای ساده، مختصر و مفید باشیم به نحوی که با اولین برخورد، مخاطب پیام اصلی برند را دریابد و تا حدی آن را در ذهن خود نگه دارد.

بامزه باشیم!

این مورد برای همه برندها صادق نیست. در صورتی می‌توان از یک شعار بامزه استفاده کرد که با ماهیت برند، مخاطب هدف و محصول و خدمتی که تولید می‌کنیم تناسب داشته باشد.

ویژگی‌های‌مان را به نمایش بگذاریم

مطمئنا مشخصه‌هایی داریم که ما را از دیگر رقبا متمایز می‌کند؛ بهتر است این مشخصه‌ها را در شعارمان به نمایش بگذاریم تا مخاطب ما را با آن‌ها بشناسد و حتی با یک کلمه ساده، برند ما را برای او تداعی کند.

صداقت داشته باشیم

طراحی یک شعار تبلیغاتی، بهترین فرصت است تا واقع‌بین باشیم و صداقت‌مان را به مخاطب برسانیم و در هوشمندانه‌ترین حالت، مزیت‌های‌مان را با مخاطب درمیان بگذاریم.

اسمی از برندمان نبریم!

یکی از رموز موفقیت و ماندگاری شعارها این است که نام برندمان را در طراحی شعار فراموش کنیم! به زبان ساده‌تر، نیازی نیست که حتما اسم برندمان را در طراحی شعار در نظر بگیریم. بهتر است بگذاریم تا واژه‌ها و آواها تداعی‌کننده برند ما باشند.

تبلیغات را فراموش نکنیم

تبلیغات و تعریف بودجه مناسب، از گزینه‌هایی است که می‌تواند به همه‌گیر شدن یک شعار کمک کند؛ اینکه همه‌ جا حرف از برند ما باشد و تبلیغات ما در معرض دید مخاطب قرار بگیرد، کمک می‌کند تا به راحتی در ذهن او نقش ببندیم.

به بیان خودمانی‌تر، شعاری که طراحی و انتخاب می‌کنیم صدای برند ما و توجه به نکاتی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم کیفیتی است که به صدای برندمان اضافه می‌کنیم. شعار به مشتری انگیزه می‌دهد و او را برای ورود به قیف فروش‌ ترغیب می‌کند. بهتر است در نظر داشته باشیم که کاربرد اصلی یک شعار، ترسیم یک تصویر واضح و بی‌حاشیه است تا بتواند بی‌نیاز از لغات اضافی، پیام را به مخاطب منتقل کند. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ایده‌های تازه و خلاقانه به شما در طراحی شعارهای تبلیغاتی متناسب با کسب‌وکار و مخاطبان هدف‌تان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

فرقی نمی‌کند که به تازگی یک کسب‌وکار کوچک را شروع کرده باشید یا اینکه صاحب کسب و کار بزرگی باشید؛ در هر صورت احتمالا جسته و گریخته در مورد آژانس دیجیتال مارکتینگ مطالبی به گوش‌تان خورده باشد. برای آشنایی با مفهوم آژانس دیجیتال مارکتینگ و مزایا و معایب آن، پیشنهاد می‌کنیم در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت آژانس دیجیتال مارکتینگ و آژانس تبلیغاتی

برای درک تفاوت میان این دو روش، ابتدا کارکردهای هر کدام را به صورت مختصر بررسی می‌کنیم.

آژانس‌ تبلیغاتی که برای تمایز آن از آژانس دیجیتال مارکتینگ از عنوان “روش سنتی‌تر” استفاده می‌کنند،  عموما روی بازاریابی نتیجه محور تمرکز دارند و سروکارشان با رسانه‌های سنتی مثل تلویزیون، رادیو و مجلات است؛ در نتیجه درآمدشان از انتشار تبلیغات در همین رسانه‌های سنتی است. علاوه بر این، آژانس‌های تبلیغاتی تعهدی در قبالتولید Lead و افزایش فروش دیگر کسب‌وکارها ندارد.

در آژانس‌ دیجیتال مارکتینگ یا آژانس‌ بازاریابی دیجیتال رویه‌ها‌ متفاوت‌تر است. آژانس دیجیتال مارکتینگ، نسخه ارتقا یافته آژانس تبلیغاتی است که برای پاسخ به تغییرات دنیای دیجیتال و به روز شدن نیاز کسب‌وکارها به وجود آمده است. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ با مشارکت تیم‌های مختلفی چون تیم استراتژی، گرافیک، تولید محتوا، خلاقیت و … از تکنیک‌های جدید بازاریابی برای سرویس‌دهی به کسب‌و‌کارها و هدایت آن‌ها در طول مسیر استفاده می‌کنند. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، برای هر مسئله‌ پاسخی دارند و می‌توانند به شدت روی تجربه مشتری از لحظه خرید تا زمان ارائه بازخورد (لحظه‌های حقیقت) اثرگذار باشند.

به‌طور کلی می‌توان گفت که هر دو مدل یک هدف را دنبال می‌کنند اما تفاوت اصلی‌شان در به روز بودن،  نوآوری و خلاقیتی است که آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ از آن‌ها بهره می‌برند.

مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ

 هزینه‌ کم‌تر و اثرگذاری بیشتر

یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های همکاری با آژانس دیجیتال مارکتینگ، هزینه‌های کم‌تر، اثرگذاری بالاتر و صرف زمان کم‌تر است و این امکان را می‌دهد تا به مخاطب هدفی که مناسب کسب‌وکار ما است دست پیدا کنیم. به‌کارگیری استراتژی‌های متنوع بازاریابی، برندسازی، بهره‌گیری از خلاقیت و به صورت کلی استفاده از تمام پتانسیل‌ها، همگی در جهت همسو کردن اهداف کسب‌وکارها با اهداف، نیازها و خواسته‌های مشتریان است.

مدیریت رسانه‌های اجتماعی

از دیگر فعالیت‌های آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، مدیریت پروفایل‌ کسب‌وکارها است. امروزه یکی از لازمه‌های ارتباط، حضور در رسانه‌های اجتماعی مختلف است؛ البته این که کدام رسانه بستر مناسب‌تری برای ما است بستگی به نوع مخاطب و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنیم دارد.

پیشرفت کسب‌وکارها

برای کسب‌وکارهای نوپا، همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ به شدت تاثیر مثبت دارد؛ چرا که این آژانس‌ها علاوه بر مدیریت رسانه‌ها و اجرای تبلیغات برای کسب‌وکارها، با شناسایی نیازها و تعیین استراتژی‌های گوناگون، تلاش می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری و کارایی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند. اجرای صفر تا صد کمپین‌های تبلیغاتی از دیگر وظایفی است که در حیطه فعالیت آژانس‌های بازاریابی دیجیتال است؛ به این معنا که فقط کافی است تا بودجه موردنظر را به آن‌ها بسپاریم.

تعیین اهداف اسمارت

یکی دیگر از مزیای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تعریف اهداف اسمارت یا SMART Goal است که در بلاگ‌های پیشین به آن پرداختیم. تعیین اهداف مشخص،  قابل‌اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و مبتنی بر زمان برای کسب‌وکارها، دید گسترده‌تری نسبت به وضعیت آینده می‌دهد و کمک می‌کند تا وضعیت کنونی را با نگاه رو به آینده جلو ببریم.

تعیین دقیق‌تر بازار هدف

مزیت دیگر همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ تعیین بازار و مخاطب هدف مناسب‌تر است که با انجام تحقیقات بازار اطلاعات دقیق‌تری را در اختیار ما قرار می‌دهد. مخاطب هدف این شانس را به ما می‌دهد تا مشتریان وفادار بیشتری داشته باشیم و از طریق کانال‌ها و دریچه‌های متفاوتی به مشتریان و خریداران خود برسیم.

جایگاه‌یابی مشخص

جایگاهی‌یابی مشخص به نسبت رقبا و در صنعتی که در آن فعال هستیم از دیگر مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ است. به دلیل ماهیت دیجیتالی این نوع آژانس‌ها، یافتن جایگاه مناسب در فضای رسانه‌های اجتماعی، بهبود موتورهای جستجو و افزایش سرچ ارگانیک از نکاتی است که مورد توجه قرار می‌گیرد.

افزایش تولید و نرخ بازگشت سرمایه

یکی از اصلی‌ترین مزایای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تقویت ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است. افزایش ROI به دست آمده توسط یک آژانس دیجیتال مارکتینگ به مراتب بالاتر از آژانس‌های تبلیغاتی سنتی است. افزایش تولید Lead و تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار، از دیگر مزیت‌های مهم همکاری با این آژانس‌ها است.

علاوه‌بر مواردی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم، می‌توان به طراحی و توسعه اپلیکیشن‌ها، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، برندینگ، بهینه‌سازی و بازاریابی موتورهای جستجو،طراحی صفحه فرود یا لندینگ پیج و در نهایت تخصص طراحی وب‌‌سایت و ترکیب آن با فعالیت‌های بازاریابی اشاره کرد. تخصصی که پیش از دیجیتالی شدن دنیای امروز معنایی نداشت.

در نهایت باید به خاطر داشته باشید که انتخاب اشتباه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ می‌تواند روی زمان و بودجه‌ای که کنار گذاشته‌ایم اثر منفی بگذارد و به نوعی تمام تلاش‌تان را به هدر بدهد؛ به همین منظور بهتر است تا با توجه به اهداف و صنعتی که در آن فعالیت دارید، همکاری‌تان را با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ شروع کنید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تخصص تیم‌های استراتژی، ایده‌پردازی و خلاقیت و …. تلاش می‌کند تا بهترین سرویس را متناسب با کسب‌وکار شما ارائه بدهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 246
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()