نوشته شده توسط : elena golchin

پیشرفت تکنولوژی، تلاطم و رقابت شدید در کنار فشارهای اجتماعی و بحران سرمایه‌داری جزئی از محیط‌ پیچیده کسب‌و‌کار کنونی به شمار می‌روند. یکی از اولین مراحل تدوین استراتژی رقابتی برای سازمان‌ها، کسب اطلاع از موقعیت کنونی و محیطی است که بنگاه در آن فعالیت می‌کند. در بلاگ‌های پیشین ماتریس رشد-سهم بازار (BCG) را به عنوان ابزاری برای سنجش موقعیت رقابتی بنگاه در فضای کسب‌و‌کار معرفی کردیم. رهبران کسب‌و‌کار برای تحلیل رقبا و کسب مزیت رقابتی و دستیابی به سود در بازی رقابتی، نیاز دارند محیط داخلی و خارجی بنگاه را به درستی شناسایی کنند. در این بلاگ قصد داریم چارچوب SWOT را به عنوان ابزاری که می‌تواند برای تعیین موقعیت و استراتژی رقابتی به کار گرفته شود، بررسی نماییم.

ماتریس SWOT

شناسایی محیط داخلی و خارجی بنگاه، یکی از نخستین گام‌هایی است که برای تدوین استراتژی برداشته می‌شود. اگر سازمان در تعیین اینکه کدام عوامل مربوط به محیط خارجی هستند، ضعیف عمل کند، در انتخاب استراتژی رقابتی خود دچار مشکل خواهد شد. برای حل این چالش، از معیار کنترل استفاده می‌شود؛ بدین ترتیب عواملی که سازمان بر آن‌ها کنترل دارد، جزء محیط داخلی و عواملی که قادر به کنترل آن‌ها نیست، جزء محیط خارجی محسوب می‌شوند. برای مثال مشتریان، تامین‌کنندگان و رقبا، جزئی از محیط خارجی هستند اما سود یک عامل درونی است.

چارچوب SWOT که برگرفته از 4 معیار ارزیابی است، انتخاب استراتژی رقابتی را برای سازمان ساده‌تر می‌کند. این ماتریس از بخش‌های زیر تشکیل شده است:

شناخت از محیط داخلی

محیط داخلی سازمان، دربردارنده کلیه عواملی است که سازمان قادر به کنترل آن‌ها است. برای تدوین استراتژی، می‌بایست از نقاط قوت و ضعف کسب‌و‌کار خود به خوبی آگاه باشید.

نقاط قوت(Strengths)

یک مسابقه دو را در نظر بگیرید. همان‌طور که هر دونده برای پیشی گرفتن از رقیبی که در پیش روی خود قرار دارد، می‌بایستی بر نقاط قوت خود تکیه کند، در بازی رقابتی نیز کسب‌و‌کارها برای پیشی‌گرفتن از رقبای قدرتمند و بنگاه‌هایی که جلوتر از آن‌ها حرکت می‌کنند، می‌بایستی بر نقاط قوت خود تکیه کنند. برای شناسایی نقاط قوت خود، رقبای جلوتر از خود را در نظر گرفته و بررسی کنید با استفاده از کدام یک از توانمندی‌های سازمانی خود، می‌توانید از آن‌ها پیشی بگیرید.

نقاط ضعف (Weakness)

نقاط ضعف شرکت، از طریق مقایسه رقبایی که با فاصله کمی به دنبال شما در حال فعالیت هستند، قابل تشخیص هستند؛ چرا که نقاط ضعف شما به آن‌ها امکان می‌دهد تا از شما پیشی بگیرند.

شناخت از محیط خارجی

محیط خارجی در کنترل سازمان نیست. مدل PESTLE برای شناخت محیط خارجی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

فرصت‌ها (Opportunities)

برخی تغییرات محیط بیرونی بنگاه، می‌توانند بر سازمان تاثیر مثبت گذاشته و رسیدن به اهداف رقابتی را آسان‌تر نمایند. از این تغییرات با نام فرصت‌ یاد می‌شود.

تهدیدها (Threats)

تغییرات محیط بیرونی بنگاه که دستیابی به اهداف رقابتی را دشوار می‌سازند، تهدید نامیده می‌شوند.

پس از تعیین چارچوب SWOT، نوع استراتژی انتخابی توسط شرکت مشخص می‌شود. سازمان‌ها می‌بایست با استفاده از نقاط قوت خود، با تهدیدهای محیطی مواجه شده  و از فرصت‌های پیش آمده، بیشترین بهره‌برداری را انجام دهند. عملکرد سازمان در پیاده‌سازی استراتژی‌های طراحی شده با استفاده از کارت امتیازی متوازن (BSC) قابل سنجش است.

در محیط کسب‌و‌کار کنونی، همه چیز در حال تغییر است. نقاط قوت و ضعف سازمان‌ها، هرگز ثابت نیستند و به طور مداوم می‌بایستی بازنگری و بررسی شوند. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات بازاریابی و تبلیغاتی از طریق تیم متخصص و حرفه‌ای، کسب‌و‌کار شما را در تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های خلاقانه بازاریابی یاری می‌کند.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 443
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 30 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های پیشین پیرامون بازاریابی دهان به دهان و تکنیک‌هایی مانند وایرال مارکتینگ که در اجرای آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، صحبت کردیم. هنگامی‌که مشتریان شما تجربه خود از برخورد با یک محصول یا خدمتی که ارائه می‌دهید را با دوستان، اطرافیان و سایر افراد به اشتراک می‌گذارند، بازاریابی دهان به دهان شکل می‌گیرد. یکی از راه‌های کسب مزیت رقابتی و پیشی گرفتن از رقبا این است که می‌توانید از مشتریان خود برای انتقال پیام برندتان استفاده نمایید. در این بلاگ قصد داریم 5 راهکاری که در موفقیت بازاریابی دهان به دهان اثرگذار است را بررسی کنیم.

راهکارهای موفقیت در بازاریابی دهان به دهان

برای انتقال درست پیام برند و برقراری ارتباط موثر با مشتریان، راهکارهای زیر برای کسب نتیجه از استراتژی بازاریابی موثر هستند:

  1. استفاده از فاکتورهای خلاقانه

بازاریابی دهان به دهان با یک تجربه و برخورداری از خدمت، آغاز می‌شود. برای آنکه مشتریانتان پیام مدنظر برند شما را با سایرین به اشتراک بگذارند، می‌بایست تجربه، احساس یا خاطره‌ای را فراهم کنید که به سادگی قابل فراموشی نباشد. ایجاد یک تجربه مثبت، خلاقانه و متمایز برای مخاطب، اولین کاری است که در بازاریابی دهان به دهان می‌بایست انجام شود. هرچه محتوای جذاب‌تر و خلاقانه‌تری را به کار بگیرید، تمایل افراد برای به اشتراک گذاشتن آن بیشتر خواهد بود؛ چرا که از طریق انتقال پیام و صحبت پیرامون محتوای آن در نظر دیگران، دارای اطلاعات به روزتری خواهند بود. به عبارت دیگر، با در اختیار قرار دادن یک محتوای منحصر به فرد برای به اشتراک‌گذاری، به مخاطبانتان احساس خاص بودن را منتقل می‌کنید.

  1. استفاده از محرک‌های بصری

محرک‌های بصری با درگیر کردن حواس مخاطب، به فراگیر شدن پیام مورد نظر شما کمک زیادی می‌کنند. برای مثال طراحی یک وب‌سایت منحصر به فرد و کاربردی که به لحاظ بصری برای مخاطب جذاب باشد، می‌تواند یکی از گزینه‌های پیش روی شما برای استفاده از محرک‌های بصری در بازاریابی دهان به دهان باشد. محرک‌های بصری با برانگیختن احساسات مخاطب، میزان به اشتراک‌گذاری آنها را افزایش می‌دهند. IKEA یکی از نمونه‌های موفق در انتقال پیام برند و ایجاد حس منحصر به فرد برای مشتریان خود محسوب می‌شود. برای مثال، کاربران با استفاده از اپلیکیشن ارائه شده توسط شرکت و از طریق واقعیت افزوده و جلوه‌های ویژه، قادر هستند نحوه چیدمان و موقعیت کالای موردنظر خود را در خانه یا محل کار، پیش از خرید محصول، مشاهده نمایند. به دلیل منحصربه فرد بودن این تجربه، میزان به اشتراک گذاری آن توسط کاربران بسیار قابل توجه بوده است.

  1. تشویق کاربران به خلق محتوا

چنانچه محتوا توسط کاربران، مشتریان و دنبال‌کنندگان شما در فضای مجازی و کسب‌و‌کار، ایجاد و منتشر شود، تاثیرگذاری به مراتب بیشتری خواهد داشت. هنگامی‌که سناریوی کمپین تبلیغاتی خود را طراحی می‌کنید، ایجاد بخشی از محتوا و انتشار آن با یک هشتگ مشخص را به مشتریان و استفاده‌کنندگان از محصول خود بسپارید. همکاری با اینفلوئنسرها نیز در وایرال شدن محتوا، افزایش نرخ درگیری مخاطب و داشتن یک رویکرد بازاریابی دهان به دهان موفق بسیار اثرگذار خواهد بود.

  1. تمرکز بر اتخاذ بازخورد

تحقیقات نشان می‌دهد مشتریان برای آنکه به محصولات و خدمات یک کسب‌و‌کار اعتماد کنند، حداقل 7 بازخورد از سایر مشتریان را مطالعه می‌کنند. در این میان 85% از مشتریان به نظرات و بازخوردهای آنلاین بیشتر از پیشنهادات شخصی اعتماد دارند. به عبارت دیگر، افراد در تصمیمات خرید خود، به دنبال تایید از سوی دیگران هستند و این امر، صحبت پیرامون ویژگی‌های محصول و بیان مزایای خرید را افزایش می‌دهد. به همین دلیل از طریق ایجاد بخش نظرخواهی و ثبت امتیاز در وب‌سایت خود، می‌توانید از مزایای بازاریابی دهان به دهان بهره بگیرید.

  1. ارائه پیشنهادات جالب توجه

تخفیف در ازای ثبت اولین سفارش، دریافت کد تخفیف به ازای معرفی محصول به دوستان و اطرافیان و یا ارائه نمونه رایگان محصولات برای استفاده به مخاطبان هدف، راهکارهایی هستند که افراد را به سمت وایرال کردن بیشتر محتوا و انتشار بیشتر پیام برند سوق می‌دهد.

امروزه پیشرفت تکنولوژی، رسانه‌های دیجیتال و بین المللی شدن به سازمان‌ها و کسب‌و‌کارهای مختلف امکان داده است تا پیام موردنظر خود را در کوتاه‌ترین زمان ممکن به مخاطبین هدف خود انتقال دهند. در این میان، بازاریابی دهان به دهان با فراهم نمودن امکان به اشتراک‌گذاری تجربیات و نتایج استفاده از محصول یا خدمت برای مشتریان، به آگاهی از برند، میزان فروش و کسب مزیت رقابتی اثرگذار است. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات بازاریابی و تبلیغات، کسب‌و‌کار شما را در طراحی و پیاده‌سازی استراتژی‌های رقابتی و پیشی گرفتن از رقبا یاری می‌کند.

 منبع: شرکت تبلیغاتی مات

 


:: بازدید از این مطلب : 462
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

این روزها اینترنت و دنیای دیجیتال به بخش مهمی از زندگی روزانه افراد تبدیل شده است. کسب و کارها از این بستر استفاده کرده و با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، مخاطبان را به طور مداوم در معرض اطلاعات و پیام‌های بازاریابی قرار می‌دهند و از طریق برقراری تعامل و درگیر کردن مخاطب با کسب و کار و برند خود، آن‌ها را به مشتریان وفادار خود تبدیل می‌کنند.

یکی از استراتژی‌های مهم و لازم دیجیتال مارکتینگ، آنلاین برندینگ یا دیجیتال برندینگ است. در واقع آنلاین برندینگ یکی از تکنیک‌های مدیریت برند است که از اینترنت و رسانه‌های دیجیتال برای برندسازی استفاده می‌کند. از اهداف و مزایای اصلی استراتژی آنلاین برندینگ می‌توان به افزایش آگاهی از برند از طریق دسترسی به کانال‌ها و رسانه‌های مختلف آنلاین، شناسایی مخاطبان هدف، تعامل با مشتریان و ایجاد اعتماد در آنان، جایگاه‌یابی برند، ایجاد ارزش و اعتبار، ایجاد یک مزیت پایدار رقابتی، تولید Lead، تبدیل Lead به مشتری و افزایش نرخ بازگشت سرمایه اشاره کرد.

تدوین یک استراتژی دیجیتال برندینگ قوی، حتی اگر مخاطبان را به مشتری وفادار شما تبدیل نکند، سبب ماندگار ماندن نام برند شما در ذهن آنان خواهد شد. در ادامه به 6 نکته مهم در تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ اشاره خواهیم کرد.

1.هویت برند خود را بشناسید.

اولین گام موفقیت در برندینگ، این است که مطمئن شوید آیا هویت برند و ارزش‌ برندتان در ذهن مخاطبان دقیقا همان چیزی خواهد بود که انتظارش را دارید؟ برای این کار، برند خود را در ۳ کلمه تعریف کرده و سپس از تعدادی افراد مورد اعتماد بخواهید آن‌ها نیز برند شما را در ۳ کلمه تعریف کنند. با مقایسه‌ی میزان مغایرت این کلمات یا عبارات درمی‌یابید برند شما تا چه میزان می‌تواند ادراک صحیحی در مخاطبان ایجاد کند.

2.پرسونای مخاطب خود را شناسایی کنید.

پیش از آنلاین برندینگ، خصوصا پیش از تعیین استراتژی تولید محتوا و نحوه تعامل با مخاطبان، لازم است درک صحیحی از پرسونای مخاطبان خود داشته باشید. پیام برند شما باید متناسب با پرسونای مخاطب، سلیقه و نیازهای آنان بوده و همچنین با ارزش‌های اصلی کسب و کارتان در یک راستا باشد.

3.لحن برند خود را مشخص کنید.

با توجه به مخاطب، نوع پیام برند و اهداف اصلی کسب و کار خود، لحن برند خود را مشخص کنید. لحن برند باید در تمامی کانال‌ها یکسان باشد. لحن برند، چگونگی بیان مطالب و نوع ادبیات به کار رفته در تمام بسترهایی است که محتوا در آن انتشار می‌یابد. برای مثال، لحن برند می‌تواند شوخ‌ یا جدی، رسمی یا خودمانی، مودب یا بی‌پروا و منطقی یا احساسی باشد. داشتن یک لحن برند مخصوص، یکی از نقاط تمایز شما با رقبایتان است. انتخاب کلمات مناسب در نوشته‌ها می‌تواند اثر بسیاری بر مخاطبان بگذارد.

4.میان ترکیب استفاده از رسانه‌های آنلاین تعادل برقرار کنید.

انتخاب کردن یک ترکیب خوب از میان کانال‌ها و رسانه‌های آنلاین، در دیجیتال برندینگ بسیار موثر است. تمام این کانال‌ها باید باهم در یک راستا عمل کرده و یک پیام واحد را به گوش مخاطب برسانند تا به هویت برند آسیبی وارد نشود. برای مثال، در تمام کانال‌های تبلیغاتی باید از ثبات لحن برند و انطباق آن با پیام برند اطمینان حاصل کنید.

داشتن ثبات در انتقال پیام برند در تمامی کانال‌های ارتباطی دیجیتال، باعث می‌شود مشتری به سرعت برند شما را تشخیص داده و مجدد به سمت برندتان بازگردد.

5.یک استراتژی تولید محتوای یکپارچه برای شبکه‌های اجتماعی در نظر بگیرید.

برند شما قرار است چه پیامی را به مخاطبان انتقال دهد؟ کدام یک از انواع محتوا برای کسب و کار شما مناسب‌تر است؟ مخاطبان شما قرار است چه نوع تعاملاتی با کسب و کار شما داشته باشند؟ کدام شبکه اجتماعی با برند شما متناسب است؟ مخاطبان شما بیشتر در کدام شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند؟  در کدام شبکه‌های اجتماعی می‌توانید ازاینفلوئنسر مارکتینگ برای افزایش آگاهی از برند و جلب اعتماد مخاطبان خود استفاده کنید؟

با پاسخ دادن به این سوالات و بسیاری سوالات مشابه، قادرید استراتژی تولید محتوای خود را تعیین کنید. همچنین می‌توانید بررسی کنید از طریق کدام شبکه‌های اجتماعیبهتر می‌توانید با مخاطبان خود ارتباط بلند مدت و ماندگاری برقرار کرده و پیام برندتان را در زمان مناسب به گوش افراد مناسب برسانید.

6.شهرت آنلاین خود را بسازید.

ایجاد شهرت و اعتبار آنلاین نیازمند صرف زمان است. داشتن یک استراتژی شفاف برای دستیابی به مخاطبان هدف و انتخاب تاکتیک‌های مناسب برای تعامل با آن‌ها ضروری است. به عنوان مثال، بهتر است از تمامی تعاملات آفلاین و شبکه‌ی آشنایان معتبر خود در جهت افزایش شهرت و اعتبار آنلاین خود بهره بگیرید. برای مثال، این افراد می‌توانند در لینک‌بیلدینگ خارجی شما موثر باشند و به وب‌سایت شما لینک دهند. در این صورت علاوه بر افزایش ترافیک وب‌سایت، رتبه بالاتری نیز در نتایج جستجو به دست خواهید آورد. به طور خلاصه می‌توان گفت به میزانی که برند شما در نظر افراد معتبر صنعت یا دیگران به صورت آفلاین دارای شهرت و اعتبار باشد، به همان میزان در دیجیتال برندینگ رشد قوی‌تری خواهد داشت.

پیاده‌سازی یک استراتژی قوی دیجیتال برندینگ برای موفقیت هر کسب و کار در ایجاد شهرت، اعتبار و تعامل بسیار قدرتمند با مشتریان ضروری است. تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ کسب و کار خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بسپارید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 449
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 25 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

برای بسیاری از صاحبان شرکت‌ها، خصوصا” در کسب و کارهای بزرگ، ۲۴ ساعت در روز کافی نیست! توسعه کسب و کار، خدمات مشتریان، تولید، فعالیت‌های بازاریابی، فرآیندهای مالی و بسیاری از موارد دیگر می‌توانند بسته به اندازه‌ی سازمان به دغدغه‌ی مدیران تبدیل شوند. بهترین راه غلبه بر محدودیت زمان و ساده‌سازی فرآیندها، اتوماسیون آنهاست. بازاریابی یکی از فرآیندهای حیاتی هر سازمان است، چرا که مستقیماً روی فروش اثر می‌گذارد. بنابراین اتوماسیون آن جهش بزرگی برای سازمان به حساب می‌آید. به عنوان یک بازاریاب، حتماً واژه‌ی اتوماسیون بازاریابی به گوش‌تان آشناست. در این مقاله به طور دقیق‌تر شما را با مفهوم اتوماسیون بازاریابی و فواید آن آشنا خواهیم کرد.

اتوماسیون بازاریابی چیست؟

داشتن یک سیستم اتوماتیک در بازاریابی به شما کمک می‌کند تا بدون کمک گرفتن از نیروی انسانی بیشتر، به تعداد بسیار زیادی مشتری دست پیدا کنید. با رشد یک سازمان، دیگر نرم‌افزارهای رایج جوابگوی نیاز شما نیستند و امکان مدیریت ارتباطات و به‌خصوص ایجاد تعامل شخصی‌سازی شده با مشتریان و ارائه خدماتی از این دست وجود نخواهد داشت. در این حالت، اتوماسیون بازاریابی به یاری شما خواهد آمد. اتوماسیون بازاریابی یک تکنولوژی است که امکان مدیریت فرآیندها و کمپین‌های پیچیده دیجیتال مارکتینگ را به صورت اتوماتیک و در تمامی کانال‌ها فراهم می‌کند. به عبارتی دیگر، اتوماسیون بازاریابی به کمک نرم‌افزارهای تخصصی این حوزه با هدف اجرای فعالیت‌های بازاریابی به صورت اتوماتیک پیاده‌سازی می‌شود. از این رو، وظایف دپارتمان‌های مختلف بازاریابی دیجیتال مانند بازاریابی ایمیلی، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی درونگرا، پشتیبانی آنلاین از کاربران وب‌سایت و … تسهیل شده و به صورت اتوماتیک انجام می‌شوند. در نتیجه علاوه بر کاهش ریسک ناشی از خطای نیروی انسانی، کارایی فعالیت‌های بازاریابی افزایش یافته و می‌توان از سرمایه انسانی در جهت رفع چالش‌های بزرگتر استفاده کرد.

اتوماسیون بازاریابی، ورود به دنیای پیچیده و رو به رشد کسب و کار را برای سازمان‌ها ساده می‌کند.

اتوماسیون بازاریابی دقیقاً چه کاری انجام می‌دهد؟

اطلاعات جمع‌آوری شده از مخاطبان هدف از طریق تعاملات مختلف مانند ایمیل‌ها، لندینگ پیج‌ها، اپلیکیشن‌ها، شبکه‌های اجتماعی و … شناخت کاملی از پرسونای مخاطبان را برای سازمان‌ها ایجاد می‌کنند. کسب و کارها می‌توانند به کمک تکنولوژی اتوماسیون بازاریابی، محتوای داینامیک و شخصی‌سازی شده تولید کنند و پرسونای مخاطب مورد نظر خود را از کانال‌های مختلف مانند ایمیل، وب.سایت، شبکه‌های اجتماعی، نمایش تبلیغات درون‌برنامه‌ای و ارسال پیام‌های شخصی‌سازی شده هدف قرار دهند. این نوع پیام‌ها بر اساس دستورالعمل‌هایی به نام workflow یا گردش کار که بر اساس اهداف کمپین، از پیش تعیین شده‌اند، به صورت اتوماتیک برای مخاطبان هدف ارسال می‌شوند. به این ترتیب، تعاملاتی هدفمند و با کیفیت میان کسب و کار و مشتریان صورت می‌گیرد.

اتوماسیون بازاریابی، پیاده‌سازی استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ را بهینه کرده و شما را از ارسال جداگانه‌ی انواع محتوا (به صورت دستی) بی‌نیاز می‌کند. به کارگیری ابزارهای خوب اتوماسیون، امکان تعامل بر مبنای رفتار مشتری و برنامه زمان‌بندی از پیش تعیین شده را فراهم کرده و یک تجربه کاربری شخصی‌سازی شده و رضایت بخش برای کاربران را در هر قسمت از سفر مشتری ایجاد خواهد کرد. به علاوه، در منابع مختلف خصوصاً زمان و هزینه صرفه‌جویی زیادی خواهد شد و در عوض می‌توان این منابع را در جهت افزایش کیفیت فعالیت‌های پیچیده و رشد کسب و کار و به کار گرفت.

طبق آمارهای موجود، با استفاده از اتوماسیون بازاریابی، سازمان‌ها توانسته‌اند تا بیش از ۴ برابر Lead با کیفیت تولید کنند و بیش از ۲۰ درصد، نرخ تبدیل به مشتری این Lead های هدایت شده را افزایش دهند. در نهایت، نرخ بازگشت سرمایه افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد.

نکات مهم در پیاده‌سازی استراتژی اتوماسیون بازاریابی

هنگام برنامه‌ریزی استراتژیک جهت استفاده از اتوماسیون بازاریابی، به نکات زیر توجه کنید:

  • اهداف فعلی خود را شرح داده و میزان سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای انتخاب پلتفرم اتوماسیون بازاریابی را تعیین کنید.
  • با تیم‌های دیگر سازمان به جز تیم بازاریابی هماهنگ باشید.
  • به کمک دیاگرام‌ها، گردش کار یا workflow در سیستم اتوماسیون بازاریابی را به تصویر بکشید، تا کارایی و اثربخشی کل فرآیند در یک نگاه کلی ترسیم شود.
  • از بخش‌بندی دیتابیس مخاطبان خود آگاه باشید و بدانید قرار است با چه کسانی تعامل برقرار کنید.
  • استراتژی تولید محتوای خود را تدوین کنید. محتوا باید جذاب و اینگیجینگ بوده و مرتبط با هر مرحله از سفر مشتری طراحی شود.
  • برای اینکه شانس موفقیت خود را افزایش دهید، مرحله به مرحله پیش روید، در پایان هر مرحله، برنامه‌ریزی مرحله‌ی بعد را بهبود دهید.
  • حین اجرای اتوماسیون بازاریابی، پیوسته خروجی‌ها را تحلیل و ارزیابی کرده و تغییرات مورد نیاز را اعمال کنید.

 

به کمک اتوماسیون بازاریابی، فرآیندهای بازاریابی، فروش و مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) یکپارچه عمل می‌کنند و علاوه بر ایجاد تجربه کاربری منحصربه‌فرد، هویت برندیکسانی از تمامی بخش‌های سازمان توسط مخاطبان ادراک می‌شود.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 446
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

حتما تا به حال نام برند Colgate را شنیده و یا از محصولات آن استفاده کرده‌اید. در سال ۱۹۸۲ این شرکت تصمیم گرفت محصولات جدیدی را در حوزه‌ی غذاهای یخ‌ زده و نیمه‌آماده با برند Colgate روانه بازار کند. این برند در میان مردم به عنوان برند مشهور خمیردندان شناخته شده بود. اما ارائه محصولی جدید در صنعت مواد غذایی با همان برند و همان لوگو برای مخاطبان پذیرفته و خوشایند نبود. در حقیقت، محصول جدید با هویت برند Colgate که سال‌ها توسط افراد پذیرفته شده بود، هم‌راستا نبود و این موضوع سبب شکست این شرکت در زمینه‌ی ارائه‌ی محصولات غذایی شد.

مثال فوق و مثال‌‌های فراوان بسیاری وجود دارند که اهمیت استراتژی برندینگ را برای کسب و کارها یادآور می‌شوند. حتی برندهای بسیار موفق و شناخته شده نیز به راحتی می‌توانند در دام این اشتباهات گرفتار شده و در فرآیند برندینگ با شکست موجه شوند. در ادامه قصد داریم شما را با تعدادی از مهم‌ترین اشتباهات برندینگ که می‌توانند به شدت برای سازمان‌ها زیان‌آور باشند، آشنا کنیم.

 

1.عدم ثبات در هویت برند

یکی از مهمترین قوانین در استراتژی برندینگ، ثبات رویه است. یک برند زمانی به قدرت می‌رسد که در اولین گام، هویت یکسانی را از خود در تمام کانال‌ها به نمایش بگذارد. در این حالت می‌تواند اعتماد مخاطبان را جلب کرده و تصویری حرفه‌ای از برند در ذهن مخاطبان ایجاد کند. لحن برند، پرسونای برند و ویژگی‌های بصری برند که هویت برند را می‌سازند، باید در تمامی کانال‌های ارتباطی هم‌راستا بوده و پیام واحدی را متناسب با اهداف و چشم‌انداز اصلی سازمان به مخاطب انتقال دهند. عدم ثبات در هویت برند سبب سلب اعتماد و از دست دادن مخاطبان شده و پیام یکسانی را به گوش مخاطب نمی‌رساند.

2.هویت‌ بصری ضعیف

طراحی لوگو، انتخاب رنگ‌ها، انتخاب تایپوگرافی، وب‌سایت، بروشورها و اوراق اداری، بسته‌بندی، پوشاک کارمندان و فضای داخلی شرکت همگی عناصر بصری یک برند به حساب می‌آیند. در میان تمام این ویژگی‌های بصری، لوگو یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین جنبه‌های بصری برند است. یک لوگوی خلاق می‌تواند تا سال‌ها در ذهن مخاطب باقی بماند. اگر جنبه‌های بصری برند ضعیف طراحی شده باشند یا صرفاً متناسب با دوره‌ی زمانی خاصی باشد و سال‌ها بعد چندان معتبر و بامعنی به نظر نرسد، به سادگی از یاد خواهد رفت و محبوب نخواهد ماند. با این وجود نباید به طور اغراق آمیز به جنبه‌های بصری پرداخت و از اصل موضوع دور شد.

 

3.انتخاب استراتژی نامناسب برای گسترش برند

گسترش برند شمشیری دولبه است و انتخاب نوع معماری برند، نقش بسیار تعیین کننده‌ای در موفقیت استراتژی‌های برندینگ و توسعه‌ی برند دارد.  برای مثال، همان گونه که اشاره شد برند Colgate استراتژی نامناسبی جهت گسترش برند خود به کار گرفت و ورود به بازار جدید برای آنان موفقیت آمیز نبود. انتخاب استراتژی نامناسب برای گسترش برند ممکن است به تصویر برند و هویت آن آسیب برساند.

 

4.عدم استفاده از شعار تبلیغاتی قابل باور

یک شعار زمانی ماندگار است که مختصر، متمایز و خلاقانه باشد، پیام برند را به‌صورت واضح منتقل کند و با هویت و تصویر برند هم‌راستا باشد. نیاز برند به یک شعار، درست همانند نیاز به یک لوگوی مناسب است. انتخاب شعار تبلیغاتی باید به نحوی باشد که توجه مخاطب را جلب کرده، ما را از دیگر رقبا‌ متمایز کند و در حافظه‌ها بماند. شعارهای تبلیغاتی بسیار اغراق آمیز برای مخاطبان باورپذیر نیستند و تصویری واضح از برند را منعکس نخواهند کرد.

5.فاصله گرفتن از عامل ابتدایی موفقیت برند

هر برند همواره یک عامل متمایز کننده داشته که آن را میان مخاطبان محبوب کرده است. اگر می‌خواهید تغییری در هر بخش از استراتژی برندینگ خود انجام دهید، باید در نظر داشته باشید که این تغییرات به نقطه تمایز، تصویر اصلی و ارزش مرکزی برندتان آسیب نرساند و با آن هم‌راستا باشد. برای مثال، تغییرات بزرگ و ناگهانی در طراحی یک لوگو بدون تغییر در محصولات یا پیام برند، ریسک بسیاری داشته و ممکن است به هویت اصلی برند آسیب برساند و مشتریان وفادار را با برندتان بیگانه کند.

6.استفاده از برند خود برای محصولات یا موقعیت‌های نامناسب

اگر قصد برندینگ مشارکتی یا Co-Branding دارید یا می‌خواهید اسپانسر و حامی مالی یک رویداد شوید، باید این نکته را مد نظر داشته باشید که به هویت برندتان آسیبی وارد نشود. برای مثال، برندینگ مشارکتی برای دو برند با هویت متناقض و نامرتبط، پیامی نامربوط و غیرقابل اعتماد را به گوش مخاطب می‌رساند.

7.توجه نداشتن به تصویر جهانی برند

زمانی که نام برند، پیام برند، شعار تبلیغاتی یا دیگر عناصر هویت برند خود را طراحی می‌کنید، باید به تصویر جهانی آن‌ها و معانی کلمات یا اصطلاحات آن در نقاط مختلف دنیا توجه کنید، چرا که یک تصویر یا ترجمه‌ی یک شعار تبلیغاتی در دیگر نقاط جهان ممکن است معنای نامناسبی به مخاطب انتقال دهد. حتی اگر اکنون قصد ندارید به یک برند جهانی تبدیل شوید، بهتر است این نکته را در گوشه‌ای از ذهن خود داشته باشید.

8.سرویس‌دهی ضعیف به مشتریان

پشتیبانی از مشتریان، پیش یا پس از فروش محصولات یا ارائه خدمات و به طور کلی مدیریت ارتباط با مشتریان، تصویر خوبی از برند در ذهن مشتری ایجاد می‌کند. برای مثال، هنگامی که مشتریان را پیش از خرید در انتخاب محصولات به صورت آنلاین راهنمایی می‌کنید و به تمامی سوالات آنان در رابطه با ویژگی‌های محصول یا نحوه استفاده از آن پاسخ می‌دهید، توانسته‌اید علاوه بر جلب رضایت، ایجاد ادراک مثبت از برند و تجربه کاربری خوب برای مخاطب، زمینه‌ی بازاریابی دهان به دهان را فراهم کنید.

9.عدم برانگیختن حس تعلق به برند در کارمندان

کارمندان باید به حدی به سازمان و برند احساس تعلق داشته باشند که هر کدام، خود یک سفیر برند باشند. همواره تلاش کنید تا کارمندان خود را راضی نگه دارید تا در اثر حس خوبی که نسبت به برند و هویت سازمانی خود دارند، احساس تعلق به برند در آنان ایجاد شده و مانند یکی از دارایی‌های خود از آن محافظت کنند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکانرندینگ فرآیندی است که در طول زمان انجام شده و به طور مستمر نیازمند ارزیابی، کنترل و بهبود است. برای کاهش ریسک ناشی از پیاده‌سازی استراتژی‌های نادرست برندسازی، بهتر است فرآیند برندینگ کسب و کار خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 447
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در سال‌های اخیر، بسیاری از کسب و کارها اهمیت دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال و تاثیرات مثبت آن بر سودآوری و به طور کلی فعالیت خود را دریافته‌اند و از آن به عنوان راهکاری بهینه برای انجام فعالیت‌های بازاریابی کسب و کار خود استفاده می‌کنند. دیجیتال مارکتینگ نیز با گذر زمان و پیشرفت تکنولوژی، همانند دیگر فرآیندهای دنیای دیجیتال با سرعت نسبتا بالایی دست‌خوش تغییرات خواهد شد. کسب و کارها باید تا حدودی این روندهای متغیر را پیش‌بینی کرده و خود را با آن‌ها انطباق دهند. در این صورت شانس بیشتری برای رشد و بقا در فضای پررقیب بازار خواهند داشت.  در این مقاله به بررسی چند نمونه از روندهای مهم دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت.

1.اهمیت بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا همواره یکی از مهم‌ترین برنامه‌های استراتژیک کسب و کارها خصوصا کسب و کارهای دیجیتال بوده است. در آینده نیز همچنان مانند قبل، تولید محتوای ارزشمند می‌تواند مانند نیروی محرکه‌ی کانال‌های دیجیتال مانند وب‌سایت، ایمیل و شبکه‌های اجتماعی عمل کند. تولید محتوای شخصی‌سازی شده یکی از مهمترین استراتژی‌های لازم برای کسب و کارها در آینده است.

2.هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی

هوش مصنوعی پدیده‌ای نو ظهور بوده و به کارگیری آن در دیجیتال مارکتینگ انقلابی عظیم ایجاد کرده است. از تاثیرات AI در فضای دیجیتال مارکتینگ می‌توانیم به انتخاب درست مخاطبان هدف، بهبود تجربه مشتری، افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI)، پاسخ‌دهی سریع، پیش‌بینی رفتار مشتری و … اشاره کرد.

طبق آمار موجود، در سال ۲۰۱۸ حدود ۴۰ درصد از بزرگسالان حداقل یک بار در روز از جستجوی صوتی در گوگل، Siri، Alexa و … استفاده کرده‌اند. پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال ۲۰۲۰ به ۵۰ درصد برسد. بهینه‌سازی موتورهای جستجو بر اساس جستجوی صوتی نیازمند رویکردی متفاوت از کلمات کلیدی تایپ شده است، اما به دلیل رایج شدن آن نباید دست کم گرفته شود. برای مثال، در نظر گرفتن عبارات رایج در گفتگوی محاوره‌ای به جای کلمات رسمی و ادبی در فرآیند تحقیق کلمات کلیدی می‌تواند درSEO  موثر باشد.

4.بازاریابی ایمیلی شخصی‌سازی شده

امروزه افراد تمایل بسیاری به دریافت پیام‌ها یا ایمیل‌های شخصی‌سازی شده دارند، چرا که این کار به ایجاد احساس بهتر، رضایت بیشتر و کارایی بالاتر محتوا می‌انجامد و در نتیجه تمایل بیشتری به آن برند پیدا خواهند کرد. تولید محتوای شخص‌سازی شده برای ایمیل مارکتینگ، به تولید Lead بیشتر، افزایش نرخ بازگشت سرمایه و در نهایت وفاداری مشتریان می‌انجامد.

5.تاثیر ویدیوها بر بهینه‌سازی موتورهای جستجو

بازاریابی به کمک تولید محتوای ویدیویی یا ویدیو مارکتینگ تاثیر بسیاری در بهینه‌سازی موتورهای جست و جو دارد. رفته رفته بر تمایل افراد به تماشای ویدیوهای مختلف در رسانه‌های اجتماعی افزوده می‌شود. طبق تحقیقات انجام شده، میزان درگیری یا Engagement rate مخاطبان برای ویدیوها در مقایسه با محتوای متنی، به عددی حدود 12 برابر می‌رسد. بنابراین کسب و کارها باید تولید محتوای ویدیویی را در استراتژی‌های بازاریابی خود گنجانده و از اهمیت آن غافل نشوند.

6.تمرکز بر بهینه‌سازی نرخ تبدیل

بهینه‌سازی نرخ تبدیل یا Conversion Rate Optimization به معنای تولید بیش‌ترین میزان Lead و در نهایت مشتری از بازدیدکننده‌های فعلی وب‌سایت است .از راهکارهای مفید در بهینه‌سازی نرخ تبدیل می‌توان به شناسایی پرسونای مخاطب و ایجاد درک درستی از نیازها و علایق آن‌ها، طراحی بهینه‌ی دکمه‌های فراخوان یا CTA، انجام تست A/B، بهینه‌سازی لندینگ پیج یا صفحه فرود، بهینه‌سازی مقالات وب‌سایت، استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس و نظرسنجی از کاربران اشاره کرد.  به کمک CRO می‌توانید ضمن صرفه‌جویی در هزینه‌ها، بهبود تجربه کاربری مشتری و کمک به SEO، نرخ بازگشت سرمایه خود را افزایش دهید.

7.استفاده موثرتر از شبکه‌های اجتماعی

در مقالات قبل به مزایای بازاریابی شبکه‌های اجتماعی اشاره کردیم. نکته اینجاست که روز به روز بر اهمیت شبکه‌های اجتماعی در زمینه‌ی افزایش آگاهی از برند، درگیر کردن مخاطبان، افزایش اعتماد و در نهایت وفاداری مشتریان افزوده می‌شود. به همین ترتیب، کسب و کارها در آینده باید بیش از پیش به دنبال تولید محتوای خلاقانه و جذاب بوده و ضمن درگیر کردن مخاطبان، با آنان تعامل بیشتری برقرار کنند، به نظراتشان اهمیت دهند و تجربه کاربری آن‌ها را به کمک تولید محتوای شخصی‌سازی شده بهبود دهند.

8.کلان داده

اهمیت کلان‌داده‌ها در بازاریابی دیجیتال به خصوص برای شرکت‌های بزرگ پیش از گذشته خودنمایی می‌کند. بازاریابان از داده‌ها برای شناخت پرسونای مخاطب، درک خواسته‌های آنان و هدف‌گیری درست نیازهای آنان بهره می‌گیرند. تبیین استراتژی تبلیغات هدفمند و شخصی‌سازی شده، بر خلاف روند سنتی تبلیغات، با کمک گرفتن از کلان‌داده‌ها و تحلیل صحیح آن‌ها امکان‌پذیر می‌شود. این راهکار استراتژیک می‌تواند در درازمدت بازدهی بالایی را برای صنایع مختلف حاصل کند.

9.بازاریابی به کمک هدف‌گذاری جغرافیایی

یکی از راهکارهای مفید جهت اثربخشی و اجرای دقیق‌تر کمپین‌های بازاریابی، استفاده از هدف‌گذاری جغرافیایی یا بخش‌بندی مخاطبان هدف بر اساس موقعیت جغرافیایی است .هدف‌گذاری جغرافیایی موجب می‌شود پیام بازاریابی شما در زمان و مکان درست به گوش مخاطب هدف برسد. بنابراین با تولید Lead بیش‌تر می‌توانید در هزینه‌های بازاریابی صرفه‌جویی کرده و به اهدافی چون افزایش فروش و نرخ بازگشت سرمایه(ROI) دست یابید.

با توجه به پیشرفت روزافزون تکنولوژی، سیل عظیم داده‌ها و اطلاعات، گسترش آگاهی، نیازهای مخاطبان و مواردی از این دست، کسب و کارها به دیجیتال مارکتینگ رو آورده‌اند و لازم است برای پیشی گرفتن از رقبا و تلاش برای حفظ سازمان و افزایش سودآوری، به کمک پیاده‌سازی استراتژی‌های انعطاف‌پذیر بازاریابی، خود را با این محیط در حال تغییر انطباق دهند. برای کاهش ریسک در بازاریابی دیجیتال کسب و کار خود، می‌توانید از خدمات تیم حرفه‌ای آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان بهره ببرید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 465
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 19 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در رابطه با برندهای شناخته شده خارجی مثل اپل شاید این جمله را زیاد شنیده باشید که فردی خودش را با عنوانی شبیه به “من طرفدار دو آتیشه اپل‌ام” معرفی کرده باشد! این دقیقا همان کاری است که آگاهی برند یا Brand Awareness با برندها انجام می‌دهد؛ در واقع، مدل زندگی و عادت‌های مصرفی مشتریان‌تان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و محصولات‌‌تان را از دیگر رقبا متمایز می‌کند. قالبا از محصولات برندهایی با Brand Awareness بالا با عنوان “ترندی” نیز یاد می‌شود. به طور کلی، توجه به آگاهی برند کمک می‌کند تا راحت‌تر  محصول جدیدی را معرفی کنید و یا این فرصت را داشته باشید تا محصولی قدیمی‌تر را دوباره بر سر زبان‌ها بیاندازید.

در دنیایی که بخشی از تصمیم‌گیری مشتریان بر مبنای نظر دیگران شکل می‌گیرد و بازاریابی دهان به دهان نیز به شدت روی آن‌ اثرگذار است، اعتماد به برند و Brand Awareness نقش بسیار مهمی را در تصمیم مشتری برای خرید ایفا می‌کنند؛ چرا که اعتماد مشتری به برند بر مبنای آگاهی از برند شکل می‌گیرد، احتمال تکرار خرید او را افزایش می‌دهد و در نهایت می‌تواند او را به مشتری وفادار تبدیل کند. در نهایت افزایش آگاهی از برند، می‌تواند شخصیت برند شما را در نظر مشتری شکل‌ بدهد.

آگاهی از برند و ارزش ویژه برند

هنگامی که مشتری نسبت به برند شما آگاهی دارد، می‌توان گفت که تقریبا نیمی از راه را طی کرده است؛ چرا که بدون هیچ مقدمه‌ای شما را به دیگر رقبا ترجیح می‌دهد و از میان برندهای مشابه شما را انتخاب می‌کند و در صورت رضایت شما را به اطرافیان خود پیشنهاد می‌دهد. در نهایت تجربه مثبت کسب شده از طرف مخاطب، ارزش ویژه برند را برای شما به ارمغان می‌آورد.

ارزش ویژه برند، ارزشی است که توسط تجربه مشتری و انتظارات او از برند شکل می‌گیرد و امکان گسترش کسب‌وکارتان را فراهم می‌کند. شاید در همین نقطه بتوانیم به اهمیت توجه به مدیریت تجربه مشتری اشاره کنیم؛ همانطور که گفتیم آگاهی از برند و در ادامه آن تجربه مثبت، پایه و اساس ارزش ویژه برند شما را می‌سازد.

چگونه نسبت به برندتان آگاهی ایجاد کنید؟

در ابتدا باید بدانید که ایجاد آگاهی از برند، یک شبه و با یک تبلیغ یا اجرای یک کمپین ساده اتفاق نمی‌افتد. آگاهی از برند نتیجه توجه همزمان به چندین مورد است که در ادامه آن‌ها را با هم مرور می‌کنیم:

قصه‌گویی کنید و در قالب یک انسان ظاهر شوید

اولین کار برای اثرگذاری در ذهن مخاطب این است که خودتان را فراتر از یک کسب‌وکار که قصد عرضه محصولات‌اش را دارد، توصیف کنید؛ به عبارتی شما نیاز دارید تا پرسونای برند و هویت‌تان را شفاف‌تز برای مخاطب شرح بدهید و همزمان روی اعتمادسازی او تمرکز کنید. یکی از بهترین تاکتیک‌ها در افزایش آگاهی نسبت به برند، قصه‌گویی یاStorytelling می‌باشد که به واسطه آن می‌توانید، برای محصولات‌تان دست به بازاریابی بزنید و برای دیگران، برندتان را تبلیغ کنید. قصه‌گویی در برندینگ، به کسب‌وکار شما وجهه انسانی و عمق بیشتری می‌بخشد و پروسه باورپذیری آن را در نظر مشتری ساده‌تر می‌کند؛ فقط کافی است داستان‌تان را در هر زمینه‌ای که هست، صادقانه بیان کنید.

به تولید محتوا توجه داشته باشید

فراموش نکنید که تولید محتوا در هر زمینه‌ای که در آن فعال هستید، از اهمیت بالایی برخوردار است. به این دلیل که امروزه مخاطب برای تصمیم‌گیری به خرید، در مرحله اول تلاش می‌کند تا به‌طور کامل نسبت به محصول یا خدمت اطلاعات کسب کند و برای سوالات‌اش به دنبال پاسخ باشد. تولید محتوای با کیفیت یکی از راه‌های ساده برای افزایش آگاهی نسبت به برند است. در بلاگ‌های گذشته به طور مفصل به انواع محتوا اشاره کرده‌ایم فقط به خاطر داشته باشید که محتوای‌ تولیدی با صنعتی که در آن فعالیت دارید و مخاطبانی که شما را دنبال می‌کنند، همخوانی داشته باشد.

تاثیرگذار باشید

تلاش کنید تا ایجاد ارتباط‌تان با مشتری تنها به فروش محصول و خدمات‌ ختم نشود بلکه به او این احساس را منتقل کند که شما به دنبال پاسخگویی به نیازهای او هستید و به خواسته‌هایش اهمیت می‌دهید. اگر رابطه‌ای غیر از این با مخاطب داشته باشید، مدت زمان طولانی‌ای نمی‌گذرد که مخاطب ارتباطش را با برندتان قطع می‌کند و عملا تلاش شما برای اثرگذاری روی مخاطب از دست می‌رود. اسپانسرینگ یکی از گزینه‌هایی است که کمک می‌کند تا در زمان کوتاهی برندتان را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار بدهید و این امکان را فراهم کنید تا مخاطبان برخورد نزدیک‌تر و تجربه‌ای واقعی‌تر از برندتان داشته باشند.

فقط به یاد داشته باشید که بهتر است اسپانسر برنامه‌هایی شوید که با شخصیت برند شما همخوانی داشته باشند و هویت شما را دقیق‌تر برای مخاطبان شرح دهند. ردبول یکی از نمونه‌های موفقی است که از رویدادهای جذاب و هیجان‌انگیز برای اسپانسرینگ استقبال می‌کند و به این ترتیب هویت برند خود را ملموس‌تر بازگو می‌کند.

چگونه میزان آگاهی نسبت به برند را اندازه‌گیری کنیم؟

آگاهی از برند را نمی‌توان با روش‌های معمول و سنتی‌تر اندازه‌گیری کرد اما زیر نظر داشتن دو فاکتور کمیت و کیفیت، تا حدی این امکان را می‌دهد تا آگاهی نسبت به برندتان را اندازه‌گیری کنید. برای اندازه‌گیری از نظر کمیت، می‌توانید از معیارهایی که در ادامه به صورت مختصر به آن‌ها می‌پردازیم استفاده کنید.

Direct Traffic مشخصا در مورد ترافیک‌هایی صحبت می‌کند که به صورت مستقیم و به واسطه تایپ کردن آدرس سایت شما به دست می‌آید و به این معنا است که مخاظب، شما را از قبل شناخته است. تعداد ترافیک‌های مستقیم مشخص می‌کند که استراتژی‌های بازاریابی شما تا چه حد موفق بوده و چه میزان روی مخاطب اثر داشته تا او را به سمت وب‌سایت‌تان بکشاند.

Site Traffic Number بیانگر تعداد کلی ترافیک وب‌سایت شما است؛ هرچند که مشخص نمی‌کند مخاطبان شما دقیقا از کجا آمده‌اند اما به طور کلی نشان می‌دهد که مخاطبان از برند شما آگاهی داشته‌اند.

Social Engagement این مشخصه نشان‌دهنده میزان آگاهی مخاطب و همچنین میزان تعامل او با برند شما است.  تعداد لایک و کامنت از نمونه‌های ساده هستند که برای ارزیابی Social Engagement  به کارتان می‌آیند.

در اندازه‌گیری میزان آگاهی کسب شده از نظر کیفی بهتر است به مواردی چون Social listening و Running brand awareness surveys توجه داشته باشید.

Social Listening به شما این امکان را می‌دهد تا دریابید که در رسانه‌های اجتماعی تا چه میزان به برندتان توجه نشان داده می‌شود و مخاطبان در مورد آن چه می‌گویند. توجه به بازخوردها و نظرات ثبت شده کاربران به سادگی می‌تواند شما را در جریان اخبار مربوط به برندتان قرار دهد.

Running brand awareness surveys یکی دیگر از ابزارهای کیفی جهت اندازه‌گیری آگاهی برند است و به شما این امکان را می‌دهد تا نظر مخاطبان‌تان را به صورت مستقیم جویا شوید و در صورت نیاز تغییراتی را ایجاد کنید. (این معیار به شما این امکان را می‌دهد تا بدانید چه کسانی نسبت به برند شما آگاهی دارند و در مورد برندتان چگونه فکر می‌کنند.)

توجه به آگاهی از برند و پیروی از اصول ارائه شده، تاثیر مثبتی روی درک مخاطب از برند و درآمد شما دارد. در صورت نیاز به مشاوره و راهنمایی می‌توانید با آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در تماس باشید.



:: بازدید از این مطلب : 574
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 13 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های پیشین پیرامون وایرال مارکتینگ و اثرگذاری آن بر کسب‌و‌کارها صحبت کردیم. در محیط پیچیده کسب‌و‌کار کنونی که به سرعت در حال تغییر است، بارها احساس خود را از برخورد با یک برند، تجربه یک خدمت و یا نتیجه مصرف یک محصول را با اطرافیان خود به اشتراک گذاشته‌ایم. پیشرفت تکنولوژی و فراگیر شدن رسانه‌های اجتماعی، اهمیت بازاریابی دهان به دهان را بیش از پیش نموده است. در این بلاگ قصد داریم نقش بازاریابی دهان به دهان در موفقیت یک برند و فاکتورهایی که بر اتخاذ این نوع استراتژی اثرگذار است بررسی نماییم.

بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان (Word of mouth) زمانی شکل می‌گیرد که افراد، تجربه استفاده از یک محصول یا خدمت را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. تحقیقات نشان داده است که 92% از مشتریان، به پیشنهادات و نظرات اطرافیان و دوستان خود بیشتر از سایر روش‌های تبلیغاتی اعتماد دارند. نظرات سایر مشتریان و استفاده‌کنندگان از محصول یا خدمت موردنظر نیز در تصمیم به خرید افراد بسیار اثرگذار است.

انواع بازاریابی دهان به دهان

سنتی

 انتقال تجربه استفاده از محصول یا خدمت و اظهارنظر پیرامون آن به صورت فرد به فرد ،در قالب پیشنهاد خرید و بیان مزایا و ویژگی‌های آن محصول، انجام می‌گیرد.

مدرن

هنگامی‌که کاربر تجربه و رضایت خود از برخورد با یک برند را با سایر افراد از طریق رسانه‎‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارد، مخاطبین هدف و سایر افراد را در پروسه بازاریابی درگیر می‌کند.

دلایل اهمیت بازاریابی دهان به دهان

بازاریابی دهان به دهان با یک استراتژی موفق، می‌تواند پایه محکمی در قلب کسب‌و‌کار شما باشد که تمامی مفاهیم بازاریابی و استراتژی‌های رقابتی بر آن استوار ‌شوند. در ادامه به مهم‌ترین دلایل بازاریابی دهان به دهان برای موفقیت یک کسب‌و‌کار اشاره می‌کنیم.

افزایش فروش بدون صرف هزینه تبلیغات

مشتریان و استفاده‌کنندگان از یک محصول یا خدمت، می‌توانند بهترین و اثرگذارترین راهکار تبلیغاتی برای یک برند باشند. هنگامی که افراد به توصیه یا پیشنهاد دیگران، یک محصول جدید که تجربه استفاده از آن را نداشته‌اند، خریداری می‌کنند، فروش شما بدون صرف هیچ هزینه‌ای برای تبلیغات، افزایش می‌یابد.

برقراری ارتباط موثر با افراد و افزایش نرخ درگیری مخاطب

از طریق بازاریابی دهان به دهان قادر هستید افراد بیشتری را با محصول و برند خود درگیر نمایید. مشتریانی که ارتباط موثرتری با برند شما برقرار نمایند، بیشتر خرید می‌کنند و تجربه استفاده از محصول و نتیجه برخورداری از خدمت شما را با دیگران بیشتر به اشتراک می‌گذارند. مشتریان وفادار، مهم‌ترین و کارامدترین منبع برای بازاریابی دهان به دهان هستند.

فاکتورهای تاثیرپذیر از بازاریابی دهان به دهان

زمانی‌که قصد داریم استراتژی بازاریابی دهان به دهان را طراحی کنیم، می‌بایست به یاد داشته باشیم این نوع از بازاریابی بر فاکتورهای زیر اثرگذار است:

وفاداری یک برند

هزینه جذب یک مشتری جدید، پنج برابر بیشتر از حفظ مشتری کنونی است. استفاده از تکنیک‌های خلاقانه در بازاریابی دهان به دهان، در عین حفظ مشتریان فعلی، مشتریان جدید را به سوی برند شما سرازیر می‌کند.

اعتماد برند

بررسی‌ها نشان می‌دهد 75% از مردم به گفته‌ها، پیشنهادات و نظرات اطرافیان، دوستان و سایر مصرف‌کنندگان یک محصول بیشتر از آگهی‌های تبلیغاتی اعتماد دارند. به همین دلیل بازاریابی دهان به دهان به شما امکان می‌دهد محتوای قابل اعتماد و تاثیرگذارتری را به مخاطبان هدف خود انتقال دهید.

ایجاد یک Buzz

زمانی‌که افراد، داوطلبانه پیام برند و تجربه استفاده از محصول شما را با دیگران به اشتراک بگذارند، یک buzz ایجاد می‌شود. هرچه محتوای موردنظر بیشتر وایرال شود، قیف فروش موفق‌تر و کمپین تبلیغاتی موثرتری خواهید داشت. نقش اینفلوئنسرها در بازاریابی دهان به دهان که پیام موردنظر شما را به طیف وسیعی از مخاطبان انتقال می‌دهند، نباید فراموش نمود.

انتقال تجربیات و احساسات ناشی از برخورد با یک برند توسط مشتریان جزئی جدایی‌ناپذیر از فضای کسب‌و‌کارها است. بازاریابی دهان به دهان از طریق تمرکز بر اشتراک‌گذاری تجربه و حس مشتریان، منجر به افزایش فروش و اثرگذاری استراتژی‌های بازاریابی می‌شود. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی، امکان تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های بازاریابی موفق را برای کسب‌و‌کار شما فراهم می‌نماید.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 464
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 11 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

پیش از این با اهمیت بازاریابی محتوا به عنوان هسته اصلی کسب و کار آشنا شدید. تولید محتوای ارزشمند و حرفه‌ای می‌تواند نقش عمده‌ای در حفظ مخاطبان فعلی و جذب مخاطبان جدید ایفا کرده و درنهایت به افزایش نرخ بازگشت سرمایه در کسب و کارها بسیار کمک کند.

در دنیای پر رقیب امروز، نقش وب‌سایت در رونق کسب و کارهای دیجیتال از هیچ کس پوشیده نیست. وب‌سایت‌ها یکی از مهم‌ترین درگاه‌های ورود مشتریان جدید به کسب و کارها، خصوصاً در زمینه‌ی دیجیتال مارکتینگ هستند. عوامل متعددی بر افزایش ترافیک وب‌سایت و بهبود رتبه‌بندی آن توسط گوگل یا به عبارتی SEO موثر اند. یکی از این عوامل، توضیحات متا یا Meta Description است. توضیح متا در واقع متن مختصریست که آن صفحه از وب را توصیف می‌کند. توضیح متا برای کاربر قابل دیدن نیست، اما در نتایج جستجو ظاهر می‌شود و می‌تواند با دادن اطلاعاتی مختصر و مفید، مخاطب را به کلیک کردن روی لینک ترغیب کند. در سال‌های اخیر با تغییر در الگوریتم رتبه‌بندی گوگل، توضیحات متا دیگر به عنوان معیار مستقیمی برای افزایش رتبه‌ در گوگل به حساب نمی‌آیند. این موضوع سبب شده تا بسیاری از توضیحات متا غافل شوند. با این وجود، نوشتن توضیحات متای استاندارد، می‌تواند مانند یک تبلیغ کوتاه از محتوای شما، کاربران را به وب‌سایت شما کشانده و به افزایش نرخ تبدیل کمک کند. در ادامه‌ی این مقاله سعی داریم شما را با نکاتی درباره‌ی نوشتن بهینه‌ی توضیحات متا آشنا کنیم، تا بتوانید توجه مخاطبان بیشتری را به وب‌سایت خود جلب کنید.

1.نسبت به تعداد کاراکترها حساسیت بیش از حد نداشته باشید.

پیش از این گفته می‌شد تعداد کاراکترهای استاندارد برای توضیحات متا، عددی بین ۱۳۵ تا ۱۶۵ کاراکتر است. اما پس از به‌روز رسانی گوگل در سال ۲۰۱۷ متخصصان سئو، پیشنهاد می‌کنند این مقدار کمتر از ۳۰۰ کاراکتر باشد. با این وجود می‌توان گفت تعداد پیکسل‌های دستگاه‌های متفاوت نقش مهم‌تری در نمایش تعداد کاراکترها ایفا می‌کنند. بر اساس عرض دستگاه‌ها، تعداد کاراکترهای ایده‌آل برای توضیحات متا عددی بین ۱۶۰ تا ۳۲۰ است. حتی در برخی موارد دیده شده است که گوگل بخشی از محتوا را جهت فهم بیشتر مخاطب به توضیح متا اضافه کرده است، پس بهتر است در تعداد کاراکترها وسواس بیش از حد به خرج ندهید.

2.از کلمات کلیدی استفاده کنید.

سعی کنید در کنار خلاقیت، در نوشتن توضیح متا از کلمات کلیدی مرتبط با محتوا استفاده کنید.  اگر توضیحات متا حاوی کلمات کلیدی نباشند، گوگل با توجه به عبارتی که کاربر جستجو کرده است، اولین جمله از محتوا را که شامل کلمه کلیدی است به جای توضیح متا نمایش خواهد داد.

3.از نوشتن توضیحات متای تکراری پرهیز کنید.

توضیح متا باید به صورت منحصر به‌فرد برای هر صفحه از وب‌سایت نوشته شود و معرف محتوای آن صفحه باشد. اگر زمان کافی برای نوشتن توضیحات متای متمایز برای تمامی صفحات ندارید، بهتر است این کار را برای صفحات اصلی وب‌سایت انجام داده و نمایش توضیحات متای باقی صفحات را به گوگل بسپارید تا بخش‌های مرتبط محتوا را به جای توضیحات متا برای نمایش به کاربران انتخاب کند.

4.تلاش کنید که توضیح متا برای کاربران خسته کننده نباشد.

توصیف محتوای یک صفحه از وب‌سایت در غالب چند جمله‌ی کوتاه همواره ساده نیست. باید تلاش کنید که با کمک روش‌های کپی رایتینگ، توضیح متای جذابی بنویسید تا حس کنجکاوی کاربران را برای خواندن محتوا و کلیک کردن بر روی لینک خود جلب شود. برای این کار پیشنهاد می‌شود نکات زیر را رعایت کنید:

  • متنی روان، منطقی و بدون اغراق بنویسید که به بهترین شکل منعکس کننده‌ی مفهوم محتوا باشد.
  • تلاش کنید تا جزئیات و ویژگی‌های اصلی محتوا را در توضیح متا جای دهید و مبهم ننویسید.
  • از اعداد، سمبل‌ها و کاراکترها استفاده کنید.
  • متنی متقاعد کننده و مشتری محور بنویسید. برای این کار لازم است به جای تعریف از کسب و کارتان، خود را جای کاربر گذاشته و سعی کنید به مهم‌ترین نیاز، سوال یا دغدغه‌ی او در این متن پاسخ دهید.
  • در برخی موارد می‌توانید با نوشتن برخی جملات، کاربران را مستقیماً به انجام عملی خاص دعوت کنید. (برای مثال : برای دانستن جزییات بیشتر در این مورد با ما همراه باشید.)

5.از دیتاهای ساختار یافته کمک بگیرید.

موتورهای جستجو از جمله گوگل تمایل بیشتری برای رتبه‌بندی صفحاتی دارند که برای عبارات جستجوی پرسشی کاربران پاسخ مستقیم ارائه می‌کنند، چرا که این نوع اطلاعات مفید اند و به راحتی در دسترس و قابل ارزیابی هستند. به همین منظور، استفاده از داده‌های ساختار یافته می‌تواند ظاهر جذاب‌تری به نتایج جستجو داده و شما را از دیگر رقبا متمایز کند. برای مثال، در صورتیکه عبارت جستجو شده توسط کاربر درباره‌ی محصول شما باشد، کاربر می‌تواند با یک نگاه، پاسخ بسیاری از سوالات خود را دریابد.

خصوصاً هنگامی که محتوای صفحه شما در قالب مروری بر محصولات یا دستورالعمل‌های مرحله به مرحله باشد، استفاده از داده‌های ساختار یافته می‌تواند کمک بسیاری در این زمینه انجام دهد. مورد دیگر از کاربردهای داده‌های ساختار یافته، نمایش لوگو به همراه اطلاعات مختصری از سازمان شما در نتایج جستجو است.

در نهایت می‌توان گفت توضیحات متا به نحوی در ایجاد تجربه کاربری بهتر نقش دارند. بنابراین از نظر گوگل بی‌اهمیت نیستند و می‌توانند در بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) اثرگذار باشند. به همین جهت هرگز از آن‌ها غافل نشوید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان آماده‌ی ارائه‌ی خدمات طراحی وب‌سایت و بهینه‌سازی موتورهای جست و جوبه کسب و کار شماست.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 448
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 9 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های گذشته به صورت مفصل به هویت برند، لحن برند و پرسونای برند پرداخته‌ایم تا با ساختار کلی برند آشنا شوید. به‌طور کلی برند، درکی است که از شما در ذهن مشتری نقش می‌بندد. حال در این بلاگ قصد داریم تا به توسعه برند یا Brand Development بپردازیم. Brand Development پروسه مستمری است که امکان رشد بیشتر در بازارها را به برند می‌دهد. یکی از مثال‌های موفق توسعه برند و همچنین Branded House، کمپانی اپل است که در ابتدا با تولید رایانه‌های شخصی، خود را به دیگر رقبا شناساند و بعد دیگر لاین‌های تولید خود را گسترش داد.

توجه به چهار گزاره زیر می‌تواند راه را به درستی برای توسعه برند به شما نشان بدهد. در ادامه به جزئیات هر یک از مراحل می‌پردازیم:

خود را بشناسید

در ابتدا نیاز دارید خود را بازشناسی کنید و و به طور کلی هویت برندتان را دوباره مد نظر قرار بدهید. شناخت دوباره خود و اینکه بدانید چه کسی هستید اولین قدم توسعه برند است. پس توصیه می‌کنیم تا گزینه‌های زیر را مد نظر داشته باشید:

بیانیه وضعیت: بیانیه وضعیت چکیده مفهوم اصلی برند شما در قالب چندین کلمه است. یک بیانیه وضعیت صحیح، می‌تواند به خوبی داستان برند، چرایی حضور شما در هر بازار، وعده برند (Brand Promise) و علت اهمیت محصولات و خدمات شما را شرح دهد.

تجربه برند: نکته دوم در توجه به چیستی و هویت خود، تجربه برند است. تجربه برند می‌تواند درست از زمانی که مشتری به فروشگاه شما پا می‌گذارد، یا با صفحه اول وب‌سایت شما روبه‌رو می‌شود، آغاز شود. بنابراین یکی از مهم‌ترین گزاره‌ها در Brand Development چگونگی برانگیختن احساسات مشتری است. تنها کافی است اطمینان حاصل کنید که ارتباطی که مشتری با برند شما برقرار کرده است منحصر به فرد و مختص به برند شما است.

ماهیت و ارزش منحصر به فرد برند: ماهیت برند شما دقیقا آن ادراکی است که مخاطبان از برند شما دارند. تصمیم با شما است که چه احساساتی را در مشتری ایجاد کنید و چه تجربه‌ای را به آن‌ها بدهید تا آن‌ را برای اطرافیان‌شان بازگو کنند. اما ارزش منحصر به فرد شما می‌تواند تمام انتظارات مشتری را نسب به برند شما، برطرف کند. ارائه خدمات با کیفیت و احساساتی که در مخاطبان‌ به وجود می‌آورد، ارزش منحصر به فردی است که مشتری انتظارش را از تجربه محصول و خدمت شما دارد.

وب‌سایت، لوگو و شعار: وب‌سایت، لوگو و شعار تبلیغاتی می‌توانند به عنوان استراتژی‌های اولیه شما برای توسعه برند و نقطه‌ای برای شروع تجربه مشتری باشند. طراحی وب‌سایت، صفحه فرود و بعد از آن لوگو، مشخصات بصری‌ای هستند که در نگاه اول تا حدودی ماهیت برند شما را برای مخاطب روشن می‌کند و شعار جملات کوتاهی است که  به توصیف شخصیت برند شما می‌پردازد. توجه به هر یک از این المان‌ها به صورت جداگانه، هویت شما را به یک بیانیه وضعیت قدرتمند تبدیل می‌کند.

 

مخاطب‌تان را بشناسید

در مرحله دوم نیاز دارید که مخاطب‌تان را بشناسید؛ در واقع منظورمان پرسونای مخاطب است.  همانطور که پیشتر اشاره‌ کردیم در هر صنعتی، نیاز به Lead بیشتر و در نهایت مشتری بیشتر است: در نتیجه نیاز دارید تا ابتدا پرسونای مخاطب‌تان را بشناسید. برای ایجاد تناسب میان پرسونای مخاطب با استراتژی‌های مد نظرتان برای توسعه برند، بهتر است که موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

تحقیقات بازار: برای پیدا کردن مشتری ایده‌آل خود نیاز دارید تا از ابزارهای متفاوتی برای دریافت اطلاعات استفاده کنید. پرسشنامه (Survey)، گروه کانونی (Focus Group)،رسانه‌های اجتماعی (Social Media) و انجمن‌های آنلاین (Online Forum) نمونه‌ای از ابزارهای موجود هستند که بررسی روی آن‌ها می‌تواند در تحقیقات بازار شما را یاری کند.

لیست روانشناختی: تهیه لیست روانشناختی شما را برای رسیدن به مخاطب موردنظرتان یاری می‌کند. دانستن علاقه، تمایلات، عادات مشتری، محلی که آن‌ها معمولا برای خرید به آن مراجعه می‌کنند و از این قبیل جزئیات به شما کمک می‌کند تا اطلاعات کامل‌تری را در مورد مشتریان خود داشته باشید تا در نهایت بتوانید برندتان را توسعه بدهید و با رقبای‌تان به رقابت بپردازید.

مصاحبه با مشتریان:  بهترین راه برای رسیدن به مشتریان ایده‌آل درک مخاطبانی است که در حال حاظر مشتریان بالفعل شما هستند. مصاحبه با مشتریان اطلاعات ارزشمندی را در رابطه با احساسات آن‌ها برندتان در اختیارتان قرار می‌دهد و شما را برای درک مشتریان بالقوه و جذب آن‌ها آماده می‌کند.

 

قصد دارید کجا ظاهر شوید

آگاهی از برند وجهی از Branding یا برندسازی است که دستیابی به آن با استراتژی‌ها بازاریابی امکان‌پذیر است. در افزایش آگاهی از برند، باید به دنبال چیزی فراتر از تبلیغات و تولید محتوای آنلاین باشید تا تنها پیام‌تان چیستی محصول و خدمات نباشد! بلکه باید رویکردی داشته باشید که متناسب با مخاطبان هدف، در بهترین موقعیت ظاهر شوید، ماهیت و هویت برندتان را به طور کلی برای او شرح دهید و نظر او را نسبت به برندتان جلب کنید. برای پیاده کردن استراتژی افزایش آگاهی برند، بهتر است مباحثی مثلبرنامه‌ریزی و خرید رسانه، بازاریابی آنلاین، استراتژی روابط عمومی آنلاین و بازاریابی دهان به دهان را مد نظر داشته باشید.

 

پیشرفت‌تان را ارزیابی کنید

بازار و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنید ماهیت متغیر و چالش‌برانگیزی دارد و همین موضوع کار را برای کسب‌وکارها سخت‌تر کرده است. برای موفقیت در صنعتی که در آن فعال هستید، نیاز دارید تا نقطه نظرها را مدنظر داشته باشید و احساس واقعی مشتریان‌تان را دریابید. اگر اکثر نظرها مثبت است به احتمال زیاد شما در مسیر درست قرار گرفته‌اید و اگر اکثر ‌نظرها نسبت به برند شما منفی است، نیاز به انجام اصلاحات دارید. علاوه‌بر این بهتر است خلا بازار را نیز مدنظر داشته باشید و در آنجا نیز حضور پیدا کنید؛ به عبارتی فرصت‌ها را دریابید تا بتوانید از رقبای‌تان پیشی بگیرید. مدیریت اعتبار و تصحیح برند دو نکته‌ای است که توجه به آن‌ها مسیر را برای‌تان هموارتر می‌کند.

مدیریت اعتبار با ایجاد اینگیجمنت: برندها عموما برمبنای تفکرات و احساسات مشتریان شکل می‌گیرند. پس شما نیاز دارید تا توجه بیشتری به احساسات مخاطبان‌تان داشته باشید و تلاش کنید تا به روش‌های مختلف اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهید؛ چرا که یکی از راه‌های ارزیابی پیشرفت، توجه به میزان اینگیجمنت مخاطبان است. اگر اینگیجمنت مخاطبان با برند شما پایین‌تر از حد معمول باشد، احتمالا نیاز به ایجاد اصلاحات دارید.

تصحیح برند: ممکن است در کسب‌وکارتان همه چیز خوب به نظر برسد اما انتظارات شما را برآورده نکند. جای نگرانی نیست زیرا دنیای دیجیتال امکان کنترل و کاهش ریسک‌ها در هر زمینه‌ای فراهم کرده است. به نوعی می‌توان گفت که شما به راحتی می‌توانید از پیشامد یک سری اتفاقات جلوگیری کنید. همین موضوع به شما کمک می‌کند تا بدون در خطر انداختن سرمایه‌تان، استراتژی برندینگ‌تان را تصحیح کنید و در مسیری که قرار دارید، رو به جلو حرکت کنید. فقط کافی است به شدت به نظرات و بازخوردها حساس باشید تا بدانید در کجای مسیر ایستاده‌اید.

 

با برون‌سپاری مراحل فوق به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان می‌توانید موضع‌تان را نسبت به رقبا‌ مشخص کنید و برای توسعه برندتان اقدامات لازم را با دغدغه کم‌تری انجام دهید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 472
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

سالیان متوالی مزیت رقابتی سازمان‌ها در فرآیند تولید نهفته بود اما در محیط کسب‌و‌کار کنونی که با پیشرفت تکنولوژی و بین‌المللی‌شدنبه سرعت در حال تغییر است، توانمندی در توسعه محصول جدید، یکی از قابلیت‌های مزیت‌آفرین محسوب می‌شود؛ به گونه‌ای که بسیاری از سازندگان طراز اول جهانی با واگذاری امر ساخت و معطوف شدن بر مدیریت طراحی و توسعه محصول و خدمات، رقابت در عرصه جهانی را پیش می‌برند. در این بلاگ قصد داریم ضمن معرفی دسته‌بندی‌های مطرح شده برای محصول جدید، 8 گامی که می‎‌بایستی تا ورود محصول جدید به بازار طی شود را بررسی نماییم.

محصول جدید

محصولی که از دید مشتریان قبلا در بازار نبوده و به تازگی عرضه شده است، جدید نامیده می‌شود. محصولات جدید ممکن است کاملا نو باشند یا در اثر اصلاح و تعدیل محصولات قبلی یا تحقیق و توسعه ایجاد شده باشد.      محصولات جدید عموما در یکی از دسته های زیر قرار می‌گیرند:

تازگی برای جهان (New To The Worlds)

تازگی در مقایسه با محصولات موجود در جهان یعنی محصولاتی که اختراع می‌شوند، مانند دوربین عکاسی پولارید یا اولین دستگاه چاپ لیزر.

جدید بودن برای شرکت (New Category Entries)

محصولاتی که شرکت برای اولین‌بار اقدام به تولید آن می‌کند؛ در حالی‌که این محصول برای بازار جدید نیست.

تازگی ناشی از گسترش خط محصول (Addition to product lines)

محصولاتی که از طریق گسترش خط تولید ارائه می‌شوند و برای بازار جدید نیستند.

تازگی ناشی از بهبود محصول(Product improvement)

محصولاتی که بهبود داده شده و می‌توانند به عنوان محصول جدید معرفی شوند. در واقع تمام محصولاتی که امروزه دیده می‌شوند، به نوعی بهبود داده شده‌اند.

جایگاه‌سازی مجدد(Re-positioning)

جایگاه‌سازی مجدد زمانی رخ می‌دهد که شرکت جایگاه یا وضعیت یک محصول را در بازار تغییر دهد. این تغییر عمدتا برای مدنظر قرار دادن نیازها و خواسته‌های مشتریان در آمیخته بازاریابی یعنی محصول، قیمت، مکان توزیع و ترویج اعمال می‌شود.

توسعه محصول جدید

توسعه محصول جدید را می‌توان به عنوان مجموعه‌ای از فعالیت‌ها که دستورالعمل و سفارشات مشتری، تقاضای بازار و پیشرفت‌های تکنولوژیکی با فرآیند طراحی و تولید مرتبط می‌کند، دانست. اگر فرآیند توسعه محصول را به مسابقه‌اي شامل سه زمان

  1. زمان تولید: توسعه ایده اولیه براي محصول جدید تا قبل از عرضه محصول در بازار
  2. زمان ورود به بازار: عرضه و ارائه محصول در بازار (بازارسنجی محصول)
  3. زمان کسب سود: گذر از نقطه سربه‌سر و کسب سود

تقسیم کنیم، سازمانی برنده واقعی خواهد بود که در این مسابقه، برنده هر سه بخش باشد. به همین دلیل فرآیند توسعه محصول، فرآیند زمان رسیدن به موفقیت نیز نامیده می‌شود.

8 گام توسعه محصول جدید

مراحلی که بنگاه برای کسب مزیت رقابتی از ارائه محصول جدید می‌بایستی طی کند، عبارتند از

گام اول: ایده‌یابی

ایجاد محصول جدید با جستجوی ایده‌های جدید آغاز می‌شود. شناخت پرسونای مخاطب و تکنیک‌های تحقیقات بازار در دستیابی به ایده‌های جذاب و کاربردی، کمک‌کننده است.

گام دوم: پالایش ایده‌ها

برخلاف مرحله قبل که به دنبال تعداد ایده‌های بیشتر بودیم، در این گام، با ارزیابی و پالایش ایده‌ها، تعداد آن‌ها را کاهش می‌دهیم تا به مجموعه‌ای از ایده‌های خلاقانه، مناسب و قابل انجام دست یابیم. هدف از این مرحله، تشخیص و کنارگذاشتن ایده‌هاي ضعیف است؛ زیرا هزینه‌هاي توسعه محصول در هر مرحله به طور چشمگیري افزایش می‌یابد.

دراین مرحله می‌بایستی از دو نوع اشتباه متداول، اجتناب کنیم:

اشتباه اول، رد شدن یک ایده خوب در حین ارزیابی است. برای جلوگیری از این خطا، نباید دیدگاه بسیار محافظه‌کارانه‌ای در پیش بگیریم. اشتباه دوم، انتخاب یک ایده ضعیف برای محصول جدید و سرمایه‌گذاری در اجرای آن است. این اشتباه از یک طرف موجب زیان‌هاي مادي و از طرف دیگر سبب یأس و نا امیدي کارکنان می‌شود. اهمیت تحقیقات بازار و تحلیل کارشناسان، در این مرحله مشخص می‌شود.

گام سوم: توسعه و آزمایش مفهوم

پس از تصفیه ایده‌ها باید آن‌ها را به مفاهیم محصول تبدیل کنیم. تشخیص بین ایده محصول، مفهوم و تصویر یا ذهنیت محصول اهمیت بسیاري دارد. درحقیقت ایده محصول، تصور محصولی است که شرکت گمان می‌کند می‌تواند به بازار عرضه کند. تصویر یا ذهنیت محصول، تجسم و برداشتی است که مصرف‌کنندگان از محصول دارند .

گام چهارم: توسعه استراتژی بازاریابی

استراتژي بازاریابی از سه قسمت تشکیل می شود:

قسمت اول درمورد اندازه، ساختار و رفتار بازار است؛ یعنی جایگاه‌‌یابی براي محصول طراحی شده، بررسی فروش، سهم بازار و تعیین اهداف سود درچند سال اول .

قسمت دوم پیرامون تعیین قیمت، میزان تولید، استراتژي توزیع و بودجه بازاریابی براي سال اول است .

قسمت سوم، پیش‌بینی فروش بلند‌مدت و تعیین اهداف سود و استراتژي آمیخته بازاریابی درطول زمان است .

گام پنجم: بررسی تجاری

پس از تصمیم‌گیري درباره مفهوم محصول و استراتژي بازاریابی، مدیریت می‌تواند عملکرد تجاري پیشنهادي را ارزیابی کند. مدیریت باید با بررسی میزان فروش، هزینه و سود مشخص سازد که آیا به اهداف شرکت نائل می‌شویم یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد می‌توان به توسعه محصول پرداخت.

گام ششم: توسعه محصول

اگر مفهوم محصول از بررسی تجاري با موفقیت عبور کند باید براي تبدیل به محصول فیزیکی به قسمت تحقیق و توسعه یا مهندسی داده شود. تا این مرحله همه چیز به صورت واژه، تصویر و تصور خام بوده است. از این پس جهش بزرگی در سرمایه‌گذاري رخ داده و چنانچه اشتباهی در برآورد هزینه‌هاي محصول جدید صورت بگیرد، در آینده به شرکت خسارات زیادي وارد خواهد آمد.

گام هفتم: آزمایش بازار

در این مرحله، آزمایش محصول و برنامه بازاریابی آن در موقعیت‌هاي واقعی بازار اجرا می‌شود. آزمایش بازار منجر به شناسایی و برطرف‌ نمودن مشکلات و نواقص احتمالی شده و اطلاعاتی را که پیش از معرفی محصول به بازار مور‌دنیاز است برای تصمیم‌گیرندگان فراهم می‌نماید. هدف اصلی از آزمایش بازار، قرار دادن محصول در بازار واقعی به صورت آزمایشی است.

گام هشتم: تجاری سازی

با آزمایش بازار اطلاعات کافی براي اتخاذ تصمیم نهایی در مورد اینکه آیا محصول وارد بازار شود یا خیر در اختیار مدیریت قرار می‌گیرد. اگر شرکت بخواهد محصول را تجاري کند با هزینه هاي گزافی مواجه خواهد شد که می‌بایستی سود حاصل از فروش، این هزینه‌ها را توجیه نماید.توسعه محصول جدید برای بقا و رشد سازمان ضروری است،در عین حال این فرآیند، پیچیده، وقت‌گیر، پرهزینه و اغلب ناموفق است. با توجه به کوتاه‌شدن چرخه عمر محصولات، هدف از توسعه محصول جدید،پاسخ به نیازهای مشتریان، تطابق با شرایط بازار، تغییرات محیطی، افزایش سود، رضایت مشتریان و مقابله با سیاست‌های رقبا است. شرکت تبلیغاتی مات، با ارائه کلیه خدمات بازاریابی، کسب‌و‌کار شما را در طراحی کمپین‌های تبلیغاتی و معرفی محصولات جدید، یاری می‌نماید.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات



:: بازدید از این مطلب : 265
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 5 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

در بلاگ‌های پیشین پیرامون انواع مختلف تحقیقات بازار، میزان اهمیت و نقش آن در موفقیت کمپین‌های تبلیغاتی سخن گفتیم. تحقیقات بازار به صورت کلی به دو دسته تحقیقات بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود و داده‌های گردآوری شده به دو صورت کمی و کیفی قابل بررسی هستند. در این بلاگ قصد داریم تکنیک‌های موثری را که در هر یک از تحقیقات بازار اولیه و ثانویه قابل استفاده هستند، معرفی نماییم.

تحقیقات بازار اولیه

به طور کلی تحقیقات بازار اولیه، جمع‌آوری داده‌های مورد نیاز پیرامون یک موضوع مشخص می‌باشد. مهم‌ترین تکنیک‌های تحقیقات بازار اولیه عبارتند از

گروه‌های تمرکز

یکی از رایج‌ترین شیوه‌های انجام تحقیقات بازار اولیه از طریق گروه‌های تمرکز است. به این صورت که با گردآوری گروهی از افراد در یک محل و پرسیدن سوالات مختلف پیرامون یک محصول یا خدمت، ترجیحات و بازخورد آن‌ها را نسبت به محصول موردنظر متوجه شد. گروه‌های تمرکز می‌توانند در هر نقطه یا محلی که بنگاه مدنظر داشته باشد، برگزار شوند. با پیشرفت سریع تکنولوژی، امروزه گروه‌های تمرکزی از طریق ویدئوکنفرانس قابل برگزاری هستند. اطلاعات به دست آمده از طریق گروه تمرکز عمدتا کیفی هستند و بینش مفیدی ازپرسونای مخاطب و خواسته‌ها و ترجیحات آن‌ها برای کسب‌و‌کارها فراهم می‌نماید.

تحقیقات و پرسش‌نامه‌ها

واژه Survey اصطلاحی است که تقریبا تمامی مطالعات پرسش‌نامه‌ای، بررسی از طریق مصاحبه، تکمیل فرم و گزارشات رضایت مشتری را شامل می‌شود. تکنیک استفاده از پرسش‌نامه‌های کوتاه و ساده، یکی از متداول‌ترین شیوه‌های انجام تحقیقات بازار و کسب اطلاع از میزان رضایت مشتری از خدمت یا محصول موردنظر است. امروزه اینترنت و پرسش‌نامه‌های تحت وب نیز اجرای این تکنیک را ساده‌تر کرده‌اند.

مشاهده

در تحقیقات بازار اولیه، دو نوع تکنیک رایج و اصلی برای مشاهده وجود دارد: مشاهده از طریق تعامل و ارتباط مستقیم با سوژه مورد نظر و مشاهده از طریق ارتباط غیرمستقیم. این تکنیک، داده‌های کیفی را در برمی‌گیرد؛ چراکه رفتار و واکنش افراد، مورد بررسی قرار گرفته است.

آزمون فرض و آزمایشات

این تکنیک تحقیقات بازار اولیه، شامل تست‌ها، فرضیات و متغیرهای علمی است که در شرایط و محیط کنترل شده آماری انجام می‌پذیرد. برای مثال یک شرکت تولیدکننده مواد غذایی را در نظر بگیرید که سه نوع بسته‌بندی مختلف را برای یک محصول طراحی کرده و آنها را به مشتریان مختلفی فروخته است. این تکنیک، به شرکت کمک می‌کند تا با تحلیل میزان فروش محصولات، مشخص نماید که کدام نوع بسته‌بندی بیشتر توسط مشتریان ترجیح داده شده است.

مصاحبه‌های مفصل و عمیق

این تکنیک، داده‌های کیفی مفیدی در رابطه با ترجیحات و نیازهای ناشناخته مشتریان در اختیار بنگاه‌ها قرار می‌دهد. این شیوه تحقیقات بازار تنها به الگوی مشخصی از پرسش‌ها محدود نمی‌شود و برخلاف گروه تمرکز، افراد زیادی را به طور همزمان درگیر نمی‌کند؛ بلکه شامل یک پاسخ‌دهنده و یک فرد میانجی است. فرد میانجی تنها یک پرسشگر صرف نیست، بلکه از طریق یک گفتگوی هدفدار، از ترجیحات و تمایلات پاسخ‌دهنده آگاه می‌شود. این تکنیک در طراحی محصول جدید و درک تمام جنبه‌های رضایت مشتری، بسیار مفید است.

تحقیقات بازار ثانویه

تحقیقات بازار ثانویه به معنای جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز از منابع مختلف و پایگاه‌های داده متنوع است. دو منبع اصلی انجام تحقیقات بازار ثانویه عبارتند از:

منابع داخلی

منظور از منابع داخلی که شرکت برای انجام تحقیقات بازار، می‌تواند از آنها بهره بگیرد، داده‌ها، اسناد و مدارکی است که در داخل شرکت وجود دارد و از طریق مراجعه به بایگانی و دفاتر حسابداری، قابل مشاهده هستند. صورت سود و زیان، ترازنامه، گزارشات فروش، میزان موجودی انبار و کالاهای مرجوعی، اطلاعات مفیدی پیرامون عملکرد بنگاه در اختیار مدیران و طراحان استراتژی قرار می‌دهد.

منابع خارجی

تقریبا هر منبع اطلاعاتی که توسط افراد یا کسب‌و‌کارهایی خارج از بنگاه تهیه شده است، در گروه منابع خارجی قرار می‌گیرد. منابع خارجی، بسیار گسترده و متنوع هستند. اینترنت، گزارشات دولتی، پژوهش‌های دانشگاهی، داده‌های مربوط به فعالیت رقبا و پایگاه‌های داده پژوهشکده‌ها و مراکز آمار، اطلاعات انبوهی در زمینه‌های مختلف ارائه می‌دهند. نکته حائز اهمیت آن است که در میان حجم انبوهی از داده‌های غیرمفید و مختلف، سردرگم نشوید. از میان منابع داخلی و خارجی، تنها آن دسته از اطلاعات را در تحقیقات بازار خود دخالت دهید که به موضوع مورد نظر شما مرتبط بوده و در نتیجه به دست آمده، تاثیرگذار باشند.

علیرغم تمام مزایا و کاربردهای بیان شده، چنانچه تکنیک‌های تحقیقات بازار به درستی اجرا نشود، می‌تواند علاوه بر صرف زمان و هزینه، استراتژی و برنامه‎‌های بازاریابی را به دلیل اطلاعات نادرست یا به خوبی تعبیر نشده با شکست مواجه کنند. در تحقیقات بازار، تنها گردآوری داده، مهم نیست. تحلیل دقیق و تخصصی داده‌ها، فرایند تحقیقات بازار را موثر و کاربردی می‌کند. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیهخدمات بازاریابی و تیم تخصصی و حرفه‌ای خود، کسب‌و‌کار شما را در طراحی و اجرای پروژه‌های بازاریابی و تبلیغاتی یاری می‌نماید.

 منبع: شرکت تبلیغاتی مات

 


:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : elena golchin

تصور کنید برای خرید یک محصول، به یک وب‌سایت سر زده‌اید و دقیقاً آنچه به آن نیاز دارید پیش روی شما ظاهر شده‌است! قطعاً در این صورت نه تنها به سرعت به هدف خود دست یافته‌ و احساس خوبی داشته‌اید، بلکه تجربه‌ای از یک خرید موفقیت آمیز در ذهن شما حک شده است. در تولید محتوای داینامیک یا محتوای هوشمند با شخصی‌سازی محتوا متناسب با نیازها، علایق، پیشینه‌ی رفتار کاربر و در حالت کلی‌تر بر اساس پرسونای مشتری، پیشنهادات متفاوتی از محصولات و خدمات را به کاربر ارائه شده و در برخی موارد وی به نسخه‌ی متفاوتی از صفحات فرود هدایت می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ و صاحبان کسب و کارهای تجارت الکترونیک، شخصی‌سازی محتوا را متناسب با پیشرفت تکنولوژی، فضای رقابتی و تغییرات بازار ضروری دانسته و آن را در تبدیل بازدید کننده به مشتریان وفادار بسیار اثربخش ارزیابی کرده‌اند. به اعتقاد آنان، تجربیات خرید اغلب مشتریان، عادات خرید آنان را شکل داده و به همین دلیل، ارائه‌ی محتوای داینامیک یکی از بهترین راه‌هایی است که با هزینه‌ی کمتر، می‌تواند علاوه بر افزایش رضایت در مشتریان، آنان را مجدد به سمت برند شما بازگرداند.

اهمیت آشنایی با پرسونای مخاطب در تولید محتوای داینامیک یا هوشمند

در گذشته یک استراتژی یکسان بازاریابی می‌توانست برای تبدیل تمام مخاطبان به مشتری به کار برده شود. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دانش و آگاهی مشتریان و کسب و کارها، هرچه بیشتر و دقیق‌تر مخاطبان را بشناسید و به اطلاعات ضروری از آنان دست یابید، می‌توانید با شخصی‌سازی محتوا و تولید محتوای هوشمند، خود را با نیازها و سلیقه‌ی مخاطب تطبیق داده و در نتیجه با کوتاه کردن مسیر قیف فروش، نرخ تبدیل را در زمان کمتری افزایش دهید. به کارگیری تکنولوژی هوش مصنوعی در بهبود تجربه مخاطب و پیش‌بینی رفتار او موثر بوده و به تولید محتوای شخصی‌سازی شده کمک می‌کند. برای دانستن اینکه چه کسی دقیقاً به چه چیزی احتیاج یا علاقه دارد، علاوه بر اطلاعاتی که از فرآیند شناسایی پرسونای مخاطب به دست آورده‌اید، لازم است بدانید مخاطب پیش از این از چه طریقی وارد وب‌سایت شما شده، کدام مسیر را در وب‌سایت دنبال کرده و آیا این فرآیند در نهایت به خرید یا انجام عمل مورد نظر شما منجر شده است یا خیر. در یک جمله می‌توان گفت: داشتن اطلاعات کافی از پرسونای مخاطب، شاه‌کلید موفقیت در تولید محتوای داینامیک است.

مثال‌هایی از محتوای هوشمند

شخصی‌سازی نتایج جست و جو توسط گوگل

یکی از رایج‌ترین مثال‌های نمایش محتوای هوشمند و شخصی‌سازی شده، نتایج جست و جوی گوگل است. گوگل متناسب با کلمات کلیدی وارد شده توسط هر کاربر، مشخصات پروفایل و تاریخچه‌ی جست و جوهای قبلی او، نتایجی متناسب و متفاوت را به او پیشنهاد می‌دهد. به علاوه، عبارات پیشنهادی گوگل متناسب با عبارات جست و جو، این فرآیند را برای کاربران ساده‌تر می‌کند. به علاوه، Google Ads نمونه‌ی بارز تبلیغات داینامیک هستند. تبلیغات گوگل، امکان انطباق نمایش تبلیغات، متناسب با کلمات کلیدی و عبارات جستجو شده توسط کاربر را برای شما فراهم می‌کند.

 

فروشگاه‌های آنلاین

وب‌سایت Amazon نمونه‌ی خوبی برای نمایش محتوای هوشمند است. برای مثال پس از ورود به سایت در صفحه‌ی اصلی، محصولات مرتبط را با توجه به کشور محل سکونت، تکرار سفارشات، سفارشات اخیر، بازدیدها، جستجوها، لیست علاقه‌مندی‌ها یا درج نظرات قبلی شما برای‌تان به نمایش در می‌آورد. نمایش محصولات کاربردی و مورد علاقه‌ی شما می‌تواند علاوه بر صرفه‌جویی در وقت، احساس رضایت بیشتری در شما نسبت به برند ایجاد کرده و تجربه کاربری خوبی برای‌تان رقم بزند.

از دیگر مثال‌های کاربرد محتوای هوشمند در وب‌سایت‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • نمایش خدمات یا محصولات مرتبط با محل سکونت افراد (با کمک اطلاعات حاصل از فرآیند هدف‌گذاری جغرافیایی)
  • نمایش CTA مخصوص هر کاربر متناسب با موقعیت جغرافیایی، زبان مرورگر، میزان وفاداری، تعداد تراکنش‌های پیشین
  • ارسال پیام‌های شخصی‌سازی شده شامل پیشنهادات ویژه و تخفیف‌ها

کمپین‌های ایمیلی

محتوای ارسال شده در کمپین‌های ایمیلی می‌تواند متناسب با هر پرسونای مشتری متغییر بوده و شامل پیشنهادات یا اطلاعات شخصی‌سازی شده و متناسب با پرسونای مخاطب باشد.

لندینگ پیج‌ها یا صفحات فرود

طراحی لندینگ پیج‌ها یا صفحات فرود می‌تواند بر اساس پروفایل کاربر، کلمات کلیدی و عبارات مورد استفاده در جستجو، خصوصیات دموگرافیک و عوامل متعدد دیگری از این دست متفاوت باشد و با نمایش محتوای شخصی‌سازی شده، علاوه بر القای حس مثبت به کاربر، ما را به هدف مورد نظر لندینگ پیج نزدیک کند.

فرم‌های اختصصاصی

با توجه به اینکه مشخصات دموگرافیک، نیازها، اهداف، یا ویژگی‌های دلخواه مشتری متغیر هستند، فرم‌های موجود در یک وب‌سایت می‌توانند به صورت داینامیک طراحی شوند، به این مفهوم که با توجه به اطلاعات وارد شده توسط مشتری، تغییر کنند. به عنوان مثال، پس از انتخاب جنسیت مذکر، قسمت مربوط به پر کردن اطلاعات سربازی در فرم ظاهر می‌شود.

مزایای استفاده از محتوای هوشمند یا داینامیک

به طور کلی می‌توان مزایای تولید محتوای داینامیک ر در این موارد خلاصه کرد:

 

در نهایت می‌توان گفت تولید محتوای هوشمند یا داینامیک برای بسیاری از کسب و کارهای فعال در زمینه‌ی دیجیتال مارکتینگ جهت ایجاد تمایز نسبت به رقبا، جلب رضایت مخاطبان، افزایش سودآوری و بسیاری مزایای دیگر که به آن اشاره شد، بسیار ضروری است.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان



:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 خرداد 1398 | نظرات ()